مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

تاریخ خاطره ای، تاریخ حافظه ای، تاریخ انتقادی

پاسخ کوتاه فراستخواه به نظر خواهی شهروند امروز

شهروند امروز  نظر اینجانب را دربارۀ حافظۀ تاریخی ایرانیان پرسید. سؤال این بود:

 آیا حافظۀ تاریخی ما ایرانیان چقدر است؟ کوتاه مدت است یا بلند مدت؟

در زیر؛ ویراستۀ پاسخ بنده:

(منتشر شده در شماره 5 آن مجله: 8/5/1390 ، ص80)

 

ما یا اسیر «تاریخ خاطره ای» بودیم یا گرفتار «تاریخ حافظه ای». چیزی که نداشتیم یا کم داشتیم، «تاریخ انتقادی» بود.

 تاریخ خاطره، تاریخ بازگشت است ، تاریخ حافظه، تاریخ تداوم وتکرار است و تاریخ انتقادی، تاریخ تداوم و تحول وتوسعه است.

تاریخ خاطره از «نوستالژی» آغاز و به «ایدئولوژی» ختم می شود. از خاطرات تاریخ باستانی، ایدئولوژی اقتدارگرایی، و از خاطرات تاریخ اسلامی، ایدئولوژی تمامیخواهی برساخته شد. در زمینه های اجتماعی ما، خاطرۀ تاریخی روشنفکرسکولار در «آنچه خود داشت»، به بومی سازی تعبیر شد و خاطرۀ تاریخی روشنفکردینی در «بازگشت به خویشتن»، به اسلامی سازی تأویل شد. از تاریخ حافظه نیز انواع کلیشه های های سیاسی برای اعمال پرهزینۀ اجتماعی مان به وجود آمد.

مهمتر از اینکه حافظۀ تاریخی ما چقدر کوتاه مدت است وچقدر بلند مدت؛ این است که آشفته است. حافظۀ تاریخی ما مغشوش وایدئولوژیک بود.  چون عنصر تفکر وتحلیل و خلاقیت ونقد در آن نبود  یا کم بود.

گذشته وقتی چراغ آینده است که از حد حافظۀ سطحی به حد تفکر تحلیلی برسد. در مدارس وسپس مدارس بزرگتری به نام دانشگاه! حافظۀ فرزندانمان را پر  می سازیم وسپس اندازه می گیریم ومدرک می دهیم در حالی که خلاقیت وتفکر انتقادی آنها را سرکوب کرده ایم. تاریخ را نیز در حد همین حافظه می خواهیم. آنهم حافظه ای در بسته بندی های ایدئولوژیک. دوست داریم  از تاریخ دست چین شده  برای زیستن در دنیای پیچیدۀ امروز الگوهای سادۀ پیش ساخته  بگیریم . گذشته را باید از قید حال ، وحال را نیز باید از قید گذشته رهاساخت.

تاریخی که به ادبیات  تقلیل پیدا بکند و سپس دستمایۀ  ایدئولوژی بشود، هر چه در حافظۀ فرزندان ما کمتر، بهتر. اگر تاریخ این است باید فکری به مشکل زیاد بودن تاریخمان بکنیم.

چیزی که ما لازم داریم تاریخ انتقادی است یا حتی بیش از آن،  تبارشناسی است. تاریخ ِ  آموزه ای،  تاریخ ِ  کلکسیونی، تاریخ تنظیم شده وتاریخ تقدیس شده، گمراه کننده است و هر چه حافظۀ ما مردمان از آن سبکبار تر، بهتر.

نظرات 3 + ارسال نظر
خلیل یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:37 http://tarikhigam.blogsly.com

سلام

بی شک " تاریخ انتقادی " نمی تواند بدون پشتوانه حافظه ی تاریخی شکل بگیرد. اگر تاریخ حافظه ای از یادها برود تا ذهن ها سبکبار شوند، بی شک جایی برای تاریخ انتقادی نمی ماند.

سرکوب " تاریخ انتقادی " هم بخشی از این تاریخ حافظه ای است و نقد آن از راه حافظه ی تاریخی می گذرد.

سلام بر منتقد محترم
ممنون از نقد
نقد نیازمند آگاهی وتفکر تحلیلی است ، چیزی فراتر از حافظۀ سطحی بویژه از نوع کلیشه ای آن
بازهم از باریک بینی سپاسگزارم
م-ف
9مرداد90

عطا.م جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:21 http://tarahaei.blogfa.com

البته نمی دانم که گذشته می تواند چراغ راه آینده بشود یا نه؟ اما با آنچه به این سوال نسبتاْ مخدوش پاسخ گفتید موافق و حتی از خواندنش مسرورم.
یک سوال: مگر شاه نیز از بازگشت به خویشتن سخن نمی راند؟
یک نظر: مطمئن نیستم اما به گمانم حافظه تاریخی باید جای پای خود را در تاریخ اجتماعی پیدا کند ولی ما در و برای این سرزمین تاریخ اجتماعی نداریم.

با سلام به ناقد ارجمند
بله مفهوم بازگشت استعداد تأویل ایدئولوژیک فریبنده ای دارد
چه سلفیه اسلامی وچه ایران باستان گرایی وچه هر بازگشت دیگر
از طرح نظرتان تشکر واستفاده می کنم
با بهترین آرزو
م-ف
16 مرداد

چوبین جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 18:36 http://chubin.net

با درود

در این نوشته اشاره ی شده است به تاریخ انتقادی و تاریخ شفاهی ( حافظ ی)

http://www.chubin.net/?p=8097

درود برشما
جناب حافظی عزیز
به سایتی که اشاره کرده بودید رفتم بسیار عالی است ودر اولین فرصت مطلب تاریخ شفاهی تان را می خوانم واستفاده می کنم
http://www.chubin.net/
تاریخ شفاهی ( Oral History )
بهترینها
م-فراستخواه
5 شهریور90

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد