مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

دربارۀ نیمرخ رفتار ایرانی-۲

 

مقاله چاپ شده در مجله جامعه شناسی

 دوره یازده ، ش1 بهار89 ، ص3-21

 

قسمت دوم:

 

مقدمه وبیان مسأله

  کم نیستند آثاری که در آنها تصویری بحث انگیز از  روحیات و خلقیات ایرانیان به دست داده شده است؛ مانند اینکه زیادی  دروغ می‌گویند؛ کم کار می‌کنند؛ فعالیت مشترک جمعی و گروهی در آنها ضعیف است، دوشخصیتی ظاهر می شوند ودو سوگرایی دارند ، احساسات آنها بر خردورزی شان غلبه می کند، خود مدارند، به سختی می‌توانند توافق‌های پایداری بکنند و...

از این گونه مدعیات نه تنها به وفوردر سفرنامه ها ،سیاحتنامه ها وکتاب‌های شرق‌شناسی و ایران‌شناسی دیگران ،بلکه در آثار خود ایرانیان سخن رفته است. در میان  مردم کوچه بازار ما، در محافل ومجامع وبه  هر مناسبتی  این نوع مدعا ها تکرار می شود.

نمونه ای از جدیدترین نوشته های خارجیان، کتابی از«سیو لینیو»[1] است با عنوان« چهره‌ی گول زنندۀ ایران». ایشان در بخشی از کتاب می‌نویسد: «مردم ایران، مردمی خونگرم  و خوش برخورد هستند، ولی هرگز خودشان را به آسانی آشکار نمی‌کنند؛ مکالمات ایرانیان سرشار از ادب و توأم با  شکسته نفسی واظهار تواضع است، و البته با ریا و سالوس و دروغ با هم مواجه می‌شوند؛ همه‌ی این کارها را می‌کنند تا از رنجش وآزردگی خاطر طرف مقابل یا رفتن آبروی خود  بپرهیزند... » (سیولینیو ،2000 : ص4).

در اینجا نیمرخی از ایرانیان راملاحظه می کنیم که مؤدب هستند وبا وجود این در پس همه ی تعارفات مبالغه آمیزشان ،دورویی می ورزند و دروغ تحویل هم می دهند ، از انتقاد دیگران درباره خود می رنجند ونسبت به انتقاد به دیگران حذر دارند. تعریف و تملق در حضور همدیگر و غیبت بی رحمانه در غیاب همدیگر بین آنها رواج دارد. در همان حال که در حضور هم در مدح و ستایش اغراق ورزند، در غیاب هم بی رحمانه قضاوت می کنند.

ناگفته پیداست که هر نوع تصویرگری ِ یکسویه و ثابت از چیستی یک جامعه  و فرهنگ، در معرض  انواع خطا های منطقی است . از جملۀ این خطاها ، تقلیل‌گرایی و ساده سازی امر پیچیده ومتنوع ، ذات باوری دربارۀ یک روح قومی و مانند آن است. اصولاً کاربرد عنوان ایرانی برای مردمان یک سرزمین ، نباید شائبۀ «معرفی جمعی[2] » به وجود بیاورد وما را از توجه به تفاوتهای رفتاری افراد وگروه های مختلفی در دوره های گوناگونی باز بدارد.

از سوی دیگر مشکلات رفتاری منحصراً به جامعه ایران اختصاص ندارد و در میان سایر ملل، حتی توسعه یافته ترین آنها نیز چنین مشکلاتی به انحای مختلف دیده می شود. کما اینکه در میان ایرانیان نیز صفات ورفتارهای خوب کم نبوده ونیست.

اما هیچیک از این نوع ملاحظات، صورت مسألۀ مورد بحث در این مقاله را پاک نمی‌کند. این قدر هست که بنا به برخی شواهد ودعاوی، در فرهنگ رفتاری و خلقیات ما مشکلاتی  وجود دارد ودر آثار مختلف از این شواهد، فراوان بحث شده است. سیاحتنامۀ شاردن دربرگیرندۀ مدعیات یک سیاح خارجی دربارۀ سستی و تنبلی ایرانیان در عصر صفوی است(  فریر، 1384). این کار بعدها و بویژه در دورۀ قاجارتوسط دیگران  ادامه داشته است. گوبینو(1367) و اورسُل (1352) دربارۀ دلال صفتی ایرانیان  دعاوی خود را به میان آورده اند. زونیس(1976)  به بررسی رفتار نخبگان در اواخر دورۀ پهلوی متمرکز شده است و...

شاید بتوان زین‌العابدین مراغه ای(1353) را در «سیاحتنامه ابراهیم بیک»، از پیشروترین منتقدان معاصر ایرانی دربارۀ رفتار شناسی و فرهنگ این جامعه تلقی کرد. جمالزاده(1345) نیز از نخستین نویسندگانی است که در بارۀ خلقیات ما ایرانیان مطلب نوشته است. کار  «مهدی بازرگان» ( 1357 )دربارۀ سازگاری ایرانی نیز از تک نگاریهای اولیه در این خصوص بوده است. رضاقلی (1383) دربارۀ نخبه‌کشی در جامعه ایران،قاضی مرادی (1378) دربارۀخودمداری ،وهم او(1386)دربارۀمعیشت زدگی ایرانیان، قانعی راد (1379) دربارۀعلل توسعه نیافتگی جامعه ایران با تأکید بر «فردگرایی ایرانی»؛ فراستخواه(1380)دربارۀ سیکل «ذره وارگی-توده وارگیِ»مردم این سرزمین؛ نراقی(1380) دربارۀ جامعه‌شناسی خودمانی (نقش ما در آیینه) ، چلبی (1381) دربارۀ نظام شخصیت در ایران؛ رفیع پور (1381) و منصوری (1382)  وسعیدی (1384)دربارۀ موانع رشد علمی در ایران، وسریع القلم (1386)دربارۀ فرهنگ سیاسی بی قاعدۀ ایرانیان بحث کرده اند.

 در مقاله حاضر به دنبال ارائۀ یک نوع شناسی ازمدلهایی  هستیم که بر مبنای آنها نیمرخ رفتار ایرانی توضیح داده  می شود. روش بررسی در این مقاله از نوع «بیان خطوط کلیِ»[3] مطالعات وتوصیف مقایسه ای آنهاست. ناگفته پیداست که در این روش، محقق در صدد آزمون فرضیات وبررسی گزاره ها در بوتۀ تجربی نیست و ادعای اثبات عینی این یا آن قضیه در باب رفتار ایرانیان را ندارد بلکه صرفاً به «باز مروری» در آثار مکتوب از حیث مدلهای توضیح روحیات ایرانیان، بسنده می کند تا به نوبۀ خود فرصت دیگری برای تأملی مجدد در این مدلها  رافراهم بیاورد ومدلی تلفیقی به دست بدهد.  

ادامه دارد.....



[1] Scio Linio

[2] Collective representation

[3] Overview

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد