مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

دمکراسی ، رسانه‌، اخلاق


اخلاق رسانه‌ای چه نسبتی با دمکراسی و آزادی بیان دارد؟ یک پاسخ، به این پرسش آن است که اصولاً آیا بدون آزادی رسانه‌ای، وبدون آزادی اطلاعات و  ارتباطات می‌توان از اخلاق رسانه‌ای  واخلاق فناوری اطلاعات و ارتباطات سخن گفت؟ تصور اینجانب با اطمینان این است که هیچ نمی توان.

فضیلت اخلاقی، ناظر به «صفات و رفتارهای ارادی» عاملانِ انسانی است. (ارسطو، 1995)تنها وقتی می‌توان از اعمال خوب و بد مردمان،  واز شایسته‌ها و ناشایسته ‌ها در کنشگران و کاربران رسانه حرف زد  که چرخش آزاد اطلاعات و ارتباطات درمیان باشد. اگر مردمان بنا به سرشت غریزی، قادر به دروغ گفتن نبودند، «راستگویی» یک ارزش اخلاقی نمی‌شد.

 دربارۀ اخلاق رسانه‌ای از ابعاد مختلف، بحث می‌کنند. اینجانب در پاسخ به سؤال شما، بر ماهیّت حرفه‌ای«کار رسانه‌ای» متمرکز می‌شوم. فعالیت رسانه‌ای، بنا به الزامی ساختی ـ کارکردی، نوعی نظام حرفه‌ای به وجود می‌آورد. اخلاق در یک نظام حرفه‌ای، منعکس کننده هنجارهای درونی آن حرفه و تعهدات درونزایی است که باید از درونِ خودِ «اجتماع حرفه‌ای» بتراود. کنترل های بیرونی و اداری بویژه از ناحیۀ «قدرتهای سیاسی ـ ایدئولوژیک» می‌تواند بر بسیاری از رفتارها در حوزه رسانه چیره شود اما از ایجاد «اخلاق رسانه‌ای» در می‌ماند.

 شرط نخستِ اخلاق رسانه‌ای آن است که کنشگران رسانه به «خود ـ فَهمی حرفه‌ای» برسند. فلسفه‌‌ای برای رسانه داشته باشند. ارزشهای وجودی آن را در تراز زندگی اجتماعی بشر عمیقاً دریابند. از سر نیازهای درونی و ژرف انسانی با پرسش‌های جدّی اخلاقی در ارتباط با فعالیت رسانه‌ای خود درگیر بشوند و در اجتماع حرفه‌ای به این پرسشها پاسخ بجویند. این که یک تکّۀ کوچک از رفتار رسانه ای(مانند یک خبر، یک تیتر، یک تفسیر) در «پایین دست» چقدر ذی‌نفعانِ انسانی را متأثّر و یا متضّرر می‌کند، پیش از هر چیز  باید پرسشی در درونِ عالَمِ حرفه‌ای باشد.

 فرض اینجانب آن است که اگر «رسانه‌‌ای‌ها» از استقلال و خودگردانیِ حرفه‌ایِ برخوردار بشوند و از مداخلات بیرونی ایدئولوژیک ـ سیاسیِ قدرتها، مصون و برکنار و ایمن بمانند، مطمئنا تمناّهای درونیِ اخلاقی در آن‌ها، به قدری هست که خود به سازوکارها و نهادهایی برای ارتقای سطح اخلاقیِ رسانه بیندیشند و دست به کار بشوند. آنها جزو آگاه ترین قشرها وگروه هایی اجتماعی هستند و  لابد بلوغ لازم را دارند. فکر می کنم شواهد کافی برای موجّه بودن فرض اینجانب هست.

 اگر جعبۀ سیاهِ ذهن بسیاری از مستبّدین و اقتدارگرایان  وتمامی خواهان گشوده بشود، معمولاً آنها مدعی هستند چنانچه «رسانه‌ای‌ها» به حال خود رها بشوند، خبرها و تصاویر  و مطالبی منتشر می‌کنند که از نظر آقایان «اخلاقی» نیست. این پنداره با سرشت رسانه در جامعۀ شبکه ای بیگانه است. نگاهی به حوزۀ رسانه در جوامع بسته و استبدادی امروزی، نشان‌دهندۀ بیشترین حرص و ولع کاربران برای غیراخلاقی ترین کاربردهای رسانه‌ است.  فقدان نظام حرفه‌ای مستقّل، از یک سو موجب رواج زشت‌ترین رفتارهای غیراخلاقی وغیر آزادمنشانه در رادیو، تلویزیون و مطبوعاتِ وابسته به دولت شده است و از سوی دیگر، سلامت متعادل رفتاری در کل فضاهای ارتباطی و رسانه‌ایِ جامعه نیز برهم خورده است و نوعی بی‌هنجاری در آن به وجود آمده است.

  بر عکس در دمکراسی، این قابلیّت کم وبیش وجود داشت که تا حدودی بستری برای رشد اجتماعات حرفه‌ایِ نسبتاً مستقلّ و آزاد فراهم آورده است و خودِ حرفه‌ای‌های رسانه، فکری به اخلاقِ رسانه به صورت درونزا کرده‌اند. شاهد مدّعا آن است که «منشور اخلاقی روزنامه نگاران» در حدّ بررسی‌های اینجانب، از سال 1926 در ایالات متحده و توسط خود روزنامه‌نگاران، به میان آمده است و از همان زمان، سال به سال و دوره به دوره، یکی از جدّی‌ترین مباحث در اجتماعات حرفه‌ای رسانه‌ای‌ها بوده است (انجمن روزنامه‌نگاران حرفه‌ای«SPJ»، 2007)

 اگر شما سری به سایتِ «شبکة بین‌المللی روزنامه‌نگاران» (ijnet) بزنید در آنجا، حیطۀ خاصّی برای «نظامنامه‌های اخلاقی»[i]دیده می‌شود. اکنون که دارم به شما پاسخ می دهم(1386)، این شبکه «204» نهاد در سرتاسر جهان دارد. آنها کدهای اخلاقی تدوین کرده اند و در اجتماع حرفه‌ای خود به رسمیت شناخته اند . این از سوی همۀ اعضای حرفه‌ای، همچون سوگندنامه‌ای پذیرفته شده است. به گونه‌ای که عمل کردن بر خلاف این نظامنامه‌ها در عالم حرفه‌ای، «ضد هنجار» و «ضد ارزش» تلقی می‌شود(www.ijnet.org).

 در همین‌جا لازم است اضافه کنم که از مجموع 204 نهاد فوق‌الذکر، نام و عنوان هیچ نهاد ایرانی به چشم نمی‌خورد! در حالی که کشورهایی مثل لبنان، ترکیه، مصر، برزیل، بلغارستان، بوتسوانا و بوسنی در این فهرست حضور دارند. این نشان می‌دهد که در ایران به دلیل سایۀ دولت و دست‌اندازی حداکثر خواهانه دولت به خیلی از عرصه‌هایی که اصولاً باید به صورت غیر دولتی و حرفه‌ای ومدنی توسعه پیدا بکنند، نهادهای حرفه‌ای رسانه‌ای مثل بیشتر نهادهای حرفه‌ای و NGOها چقدر ضعیف مانده‌اند. نگاهی به محتوای منشور‌های اخلاقی در نهادهای رسانه‌ای دنیا نشان دهندۀ میزان حساسیّت بالایی است که حرفه‌ای‌های رسانه، به این امر داشته‌اند و کوشیده‌اند فضایل اخلاقی حرفۀ خود را به صورتی مدوّن و به صورت استانداردهای قابل سنجش نهادینه بکنند.

 در اینجا به برخی از بندهای نظامنامۀ اخلاقی مصوب 1996 انجمن روزنامه‌نگاران حرفه‌ای(SPJ،2007) اشاره می‌کنم. بر اساس این نظامنامه، روزنامه‌نگاران عضو انجمن متعهد شده‌اند که:

1. کار حرفه‌ای خود را بر «صدق» مبتنی سازند (گزارش صادقانه رویدادها و...)

2. انصاف[ii] و بی‌طرفی بکنند.

3. امانت[iii] را در کار اطلاع رسانی رعایت کنند.

4. در گردآوری، گزارش و تفسیر اطلاعات برای مردم، جسور و دلیر[iv] باشند.

5.از تحریف[v] بپرهیزند.

6.به سوژه‌های خبریِ خود، فرصت پاسخ‌گویی و رفع شبهه بدهند.

7. به اشتباهات خود اذعان و آن را در اولین فرصت اصلاح کنند.

8.منابع را به درستی بگویند.

9.تیترها، عکس‌ها و طرحهایشان با محتوای خبرها متناسب باشد.

10. ‌از تبعیض[vi] قومی، نژادی، جنسیتی، مذهبی، زبانی، سیاسی در هر حال به دور و برکنار باشند(ما مدعیان همین یکی را عمل کنیم چقدر اخلاقی می شویم؟).

11.‌ سرقت ادبی[vii] مطلقاً نکنند.

12. حریم خصوصی دیگران را پاس بدارند.

13. ارزشهای فرهنگی سوژه‌ها را مراعات کنند و در عین حال از تحمیل ارزش های خود به دیگران نیز بپرهیزند.

14.‌ از  تطمیع یا تهدید و رشوه[viii] به صورتهای آشکار و پنهان اجتناب بورزند.

15.‌ نسبت به پی‌آمدهای گزارش و اطلاع‌رسانی خود در مورد افراد وگروه ها بویژه قشرهای آسیب‌پذیری همچون کودکان و ... هشیار باشند و آن را رعایت بکنند.

16.‌ استقلال حرفه‌ای خود را از احزاب و گروهها و منابع تجاری و تبلیغاتی در هر حال مصون بدارند.

17.‌ منابع خبری خود را به درستی ذکر کنند.

و...

امروزه اخلاق رسانه‌ای یکی از مهم‌ترین و مورد علاقه‌ترین مباحث حرفه‌ای در سطح بین‌المللی است و از جملۀ سمینارهای اخیر در این خصوص در آتن و با همکاری BBC و SKAI در 23 مارس 2007 (فروردین 86) برگزار شد(خبرگزاری آتن، 2007).

  نتیجه‌ای که از این بحث مختصر می‌توان گرفت آن است که به لحاظ مفهومی، اخلاق اطلاعات وارتباطات به معنای دقیق کلمه، تنها در «رسانۀ آزاد» موضوعیت پیدا می‌کند. اخلاق رسانه‌ای ماهیتی حرفه‌ای دارد و باید به دور از کنترل بیرونی اقتدارگرایانه  باشد، از درون خود اجتماع حرفه‌ای بتراود و بر خود فهمیِ حرفهِ‌ای پایه گذاری بشود.

شواهد تاریخ معاصر نشان می‌دهد که نظامهای اقتدارگرا نتوانسته‌اند فضای رسانه‌ای سالمی به وجود بیاورند ومصونیت های اخلاقی یک اجتماع بالغ را از او ستانده اند. در عوض، دمکراسی و آزادی‌ها بستر نسبتاً مناسبی برای اجتماعات حرفه‌ای رسانه فراهم آورده است. تاخود با بلوغی که دارند به طور جدّ دربارة ارزشهای اخلاقی این حرفه، کوشش‌های نهادینه‌ای به عمل بیاورند و به موفقیت هایی نیز رسیده اند. این کار در ایران به سبب سیطرۀ سیاست وایدئولوژِی دولت بر رسانه‌، ضعیف و نحیف مانده است. فقدان دسترس آسان و ارزان به اطلاعات وارتباطات و  ضعف اجتماع حرفه‌ای  ومدنی رسانه‌ای‌ها در ایران موجب می‌شود که زمینه های لازم برای توسعه و ارتقای رسانه از جمله در زمینه اخلاق رسانه‌ای بسط پیدا نکند. مطالعات در دنیا نشان داده است که خلأ نهادهای آزاد و مستقل حرفه‌ای در عرصه رسانه، موجب نابودی مصونیت های درونزای اخلاقی در جریان آزاد اطلاعات وارتباطات، و رشد هرزه‌گرایی رسانه‌ای می‌شود که تکثیر قارچ‌گونۀ « روزنامه‌نگاریِ ساختگی»[ix] گوشه ای از آن است. واین بادسموم و سمی است مهلک برای ساخته شدن اجتماع حرفه‌ای  وارتقای رسانه (سامکاد، 2005).

منابع:

§  Aristotle (1995)Nichomachean  Ethics.NewYork: Mac Millan.

§  Society of Professional Journalists(2007) Code of Ethics. version: 1996. International Journalists Network. www.ijnet.org.

§  Athens News Agency (2007) Seminar on Journalism Ethics 23 March, 2007.

§  Sumcad E.A(2005) Pesudo-Journalism Toxic to Community - Building. American Cronicle March 1, 2005.

نظرات 2 + ارسال نظر
احمد چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:29 http://sahneyekta.blogfa.com

سلام و درود بر استاد عزیز و فرهیخته...
از مطلب به جا و موثر شما استفاده کردم.. به نظر من تا زمانی که حلقه های واسط بین دولت و مردم یعنی ngo ها و سایر تشکلهای مدنی در جامعه شکل نگیرد و دولت هم خود را همواره همه کاره ملت قلمداد کند نمی توان چشم امید به حداقل پیش نیازهای توسعه یافتگی در کشور داشت! اخلاق حلقه مفقوده تمامی ارکان جامعه امروزی ایران شده و تا زمانی که نهادهای تعدیل کننده رفتاری جامعه به وجود نیایند و حمایت نشوند تا بوده چنین بوده و تا باد چنین بادا!

دوست محقق منتقد
ممنون
با بهترین ها
م-ف

خلیل دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:08 http://tarikhroze.blogsky.com

سلام،

راه برون رفت از این وادی چیست؟ سیستم حاکمیت درایران - از گذشته ای که رسانه ها مانند روزنامه شکل گرفت، زمان ناصرالدین شاه - اجازه رشد آن را نداده است.

سلام بر محقق عزیز وممنون از طرح پرسش مهم. باید اندیشید همی همچنان . نقد در حوزه عمومی مسؤولیت همه ماست
م-ف

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد