مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

جِرم ونیروی جامعه، با نگاهی متفاوت به انتخابات

منتشر شده در آسمان، ش52، 5مرداد92، ص37

 

نصیحت الملوک ها

انتظارات از دولت که مدتهایی مدید،  ترجیع بند گفتارهای رایج سیاسی ما شده بودند( چه قبل وچه بعد انقلاب)نسخۀ امروزی تری از نصیحة الملوک ها واندرزنامه های قدیمی هستند. نوعی بازی با مجموعه صفر اند. در گذشته می گفتند «دولت عدل» و امروز می گوییم دولت پاسخگو یا دموکراسی و مانند آن.  آن موقع حرف نخبگان این بود «به نوبت اند ملوک در این سپنج سرای، کنون که نوبت تُست ای مَلِک به عدل گرای». الان هم فهرستی از درخواستهای سیاسی ردیف می شود از قبیل اینکه دولت باید به حقوق ملت وآزادی ها وچه وچه  ملتزم باشد.

 اما نه در آن اندرزنامه ها ونه در این گفتارهای سیاسی، هیچ معلوم نشد که آخر چگونه؟ ...وقتی جامعه کوچک است ودولت بزرگ است، این چه انتظاری است که گوشش بدهکار حرف ملت باشد یا به حقوق آنها چندان التفاتی بکند؟ مجادلات سیاسی برسر دموکراتیزاسیون دولت در حالی که جامعه کوچک مانده و او بزرگ است، تقریبا شبیه دعوا بر سر کیسه های خالی است.

اندازۀ جامعه واندازۀ دولت

در اینجا بهتر است از یک استعارۀ فیزیکی استفاده بکنیم. مسلّم که مفاهیم فیزیک برای توضیح جامعه کفاف نمی دهند اما می شود با احتیاط های لازم از آنها مدد گرفت. قانون جاذبه می گوید وقتی از دو چیز، یکی بزرگ باشد، نیروی(F) بیشتری خواهد داشت وآن دیگری را به سوی خود خواهد کشید. در این میان دو متغیر مهم، یکی جِرم( m)  ویکی فاصله(r) است.

در قضیۀ جامعه ودولت نیز هراندازه جامعه بزرگ بشود ودولت نیز در فاصلۀ زیاد دوری از او نباشد، جامعه خواهد توانست با نیرویی که دارد، دولت را به سوی خود بکشد. یعنی به حقوق خویش متقاعد، و به خود پاسخگو بکند.

انتخابات 92 دلالتهای نشانه شناسی مهمی داشت. انتخابات یک لحظۀ اجتماعی[1] برجسته از زمان جامعۀ ایران بود. تغییرات تدریجی  وذخائر ایام وسالیان، در این لحظه با یک رفتار پرقدرت ظاهر شد. مقدمات ومقارنات و نتایج  این انتخابات از منظر بحث حاضر، حاصل نیرویی بود که جامعه ایران مدتی است دارد در خود می اندوزد و واجد آن می شود. جِرم ونیروی جامعه تدریجا افزایش پیدا می کند و فاصله دولت نیز از جامعه آهسته آهسته کاهش می یابد. پس جامعه گویا کم وبیش می تواند دولت را درحوزۀ کشش خود قرار بدهد. بدون اینکه زیاد خوش بین باشیم می شود این را از علامت های امید قلمداد کرد.

بزرگی ونیروی جامعه به چیست؟ به  آگاهی اجتماعی است، به نهادهای مدنی وصنفی است، به بخش غیر دولتی قوی، به بلوغ فرهنگ سیاسی، به پختگی نیروهای تحول خواه ومانند آن است(برای مفهوم بزرگی جامعه بنگرید به یادداشت دوم از این سری).

بزرگی دولت به چیست؟ به دریافتهای نفتی مستقل از مردم، به افسون ایدئولوژی، به قدسی شدن قدرت، به انحصارات اقتصادی وامثال آن است.

فاصله دولت وجامعه

اما فاصلۀ دولت با جامعه چگونه کم وزیاد می شود؟ هرچه دولت از حیث امکانهای رسانه ای وارتباطی وفضای عمومی جامعه، دور از انظار جامعه  است  و کارهایش قابل اطلاع یابی نیست، در واقع  فاصله بیشتری با جامعه دارد و به این راحتی در حوزۀ نیروی کششی جامعه قرار نمی گیرد. ماهواره، اینترنت، فناوری اطلاعات وارتباطات، شبکه های اجتماعی ومانند آن موجب کاهش فاصلۀ دولت از گوش وزبان می شود.

اینشتن تبصرۀ خوبی به نیوتون زد وعامل دیگری برای توضیح گرانش ها به میان آورد وآن «انحنای فضا-زمان» است. چرا زمین جاذبه دارد؟ نه فقط برای اینکه جرم آن بزرگ است بلکه به این علت که  انحنای فضا-زمان را خم می کند.

جامعه ایران آهسته آهسته فضاها وزمانهایی برای خود، ایجاد کرده است که برحسب سرشت شان تاحد زیادی دور از تطاول دولت اند. تا مجتمع های تجاری ساخته می شود،  بلافاصله جمعیت می ریزد به آنجا. امکانهای سیالی برای پاساژگردی به دست گروه های اجتماعی می افتد و از این طریق  «فضا- زمان» اجتماعی را به نفع خود خم می کنند وسبک های زندگی متنوعی در پیش می گیرند. دهها مثال دیگر هست که در یادداشتهای بعدی بحث خواهیم کرد.

مداخله دراینها برای دولت براحتی مقدور وعملی نیست، پس انحنایی در «فضا- زمان» اجتماعی به نفع جامعه در حال شکل گیری است و دولت روز به روز در تور کشش جامعه می افتد. اگر این فرایند پیش برود کم وبیش همان اتفاقی می افتد که در جوامع صاحب دموکراسی های پایدار برقرار شده است. در این حالت، منظومه ای کارامد از جامعۀ مدنی، حوزۀ عمومی، بازار وبخش غیر دولتی ودولت به نفع شهروندان شکل می گیرد ودولت به لحاظ ساختی وکارکردی، خصیصۀ  پاسخگویی پیدا می کند.

جثّۀ جامعه چگونه بزرگ می شود؟

برای اینکه جثّۀ یک جامعه بزرگ بشود لازم است جرم بحرانی[2]لازم را طی بکند وپشت سر بگذارد. در «پویش شناسی اجتماعی»[3] ، جِرم بحرانی یا جثۀ بحرانی را به آن مقدار از رشد مواد ومصالح وظرفیتهای یک چیز می گویند که می تواند با نیل به آن از خود آثار تازه ای بروز بدهد و نقطۀ  عطف تحولی را تجربه بکند (  Oliver & Teixeira,  1985  )[i]  

جامعه ایران مقدار زیادی از این فرایند را طی کرده است. امکان های آگاهی شهری  وارتباطات و شبکه های  اجتماعی روز به روز افزایش می یابد. حتی در دور دست ترین روستاهای جامعه ایران نیز مردم  از ماهواره و اینترنت و سایر وسائلی استفاده می کنند که  به آسانی قابل کنترل ومهار نیستند. تلفنهای همراه به کامییوتر های توجیبی بدل شده اند.

همانطور که در فضاهای «پاساژ گردی» و سبک زندگی گفته شد، این ظرفیتهای اطلاعاتی وارتباطی ورسانه ای نیز جرم ونیروی جامعه ایران را افزایش می دهد.  انحنای فضا زمان اجتماعی را به نفع مردم بیشترمی کند وشهروندان را توانمند می سازد.

اینفوسفر ایرانی

سپهر آگاهی ایرانی، حوزۀ پرقدرتی از کشیدن دولت به سمت حقوق و منافع جامعه شده است. این همان  اینفوسفری[4] است که به رغم همه موانع ومحدودیتها ، خواه ناخواه گسترش ونفوذ پیدا می کند. اتمسفر، سپهر گازها وذرات است. ژئوسفر، هستی ورفتار سنگ وخاکی است که بر روی آن قرار داریم. هیدروسفر، سفره و گردش آب در این زمین است. بیوسفر، موجوداتی است که می آیند ومی روند و  اینفوسفر، جریان اطلاعات و ارتباطات و سپهر آگاهی است وزندگی وفرهنگ وجامعه  امروزی   به طور خاصی برحسب آن متحول واز نو صورت بندی  می شود.

اینفوسفر ایرانی مثل آب وخاک وهوا، متعلق به این سرزمین  شده است و قابلیتهایی تازه برای جامعه مدنی وحوزۀ عمومی ونیروهای تحول خواه اجتماعی فراهم می آورد. اینها بخشی از جرم ونیروی نوپدید در جامعۀ ایران برای برکشیدن دولت به سوی خود است وتشکیل آن منظومۀ کارامدی که در اینجا از او بحث کردیم.

وانتخابات

دیدیم که چگونه جامعه در انتخابات 92 با هشیاری، حرفهای دل خویش بر دهان بخت آورانی از درون مرکزی ترین لایه های قدرت مستقر بگذاشت و با نیروی پتانسیل و قدرت نهفته اش کسانی از درون مجموعه حکومت (از هاشمی تا روحانی) را به سوی مطالبات معوقۀ اجتماعی برکشید وآنان را با خود به اعتدال همراه ساخت و همچنان می کوشد بلکه به دست اینان روال تدبیرامور عمومی را به راه مصلحت همگانی و منافع ملی برگرداند.

فایل پی دی......................................................



[1] social moment

[2] Critical Mass

[3] social dynamics

[4] Infosphere



[i] Oliver P., G. Marwell & R. Teixeira 1985. A Theory of Critical Mass. I. Interdependence, Group Heterogeneity, and the Production of Collective Action. American Journal of Sociology. 91: 522-556.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 10 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 15:00

استاد فرهیخته جناب فراستخواه
مثل همیشه نوشته های شما آموزنده و پر نکته بود.
خداوند شما را برای پربارتر شدن سپهر اندیشه در ایران سلامت نگاه داراد.
اما در مورد این نوشته شما:
به نظر من، جامعه و دولت دو سیاره جدا از هم نیستند. در ایران، جامعه؛ دولت را بزرگ می کند و دولت؛ جامعه را کوچک !!!
به علاوه، به نظر من در ایران تاریخا، دولت دست بالا را نسبت به جامعه داشته و قدرت قاهره بوده است. از پاساژگردی بگیرید که با گشت ارشاد، تا وبگردی که با فیلتر کنترل می شود، همه و همه در سیطره دولت است.
برای استقرار و تحکیم دموکراسی در ایران، گرچه هم شاکله جامعه و هم شاکله دولت اهمیت دارند و این دو نسبت به هم تاثیر و تاثر دارند، اما نقطه شروع، برای تحولات کوتاه مدت و یا میان مدت، دولت است. تاثیر تحولات جامعه گرچه عمیق تر و ماندگار تر است، اما در عین حال، تدریجی و بسیار بطئی است و در بلند مدت جواب می دهد. حال آنکه در دنیای پررقابت و پرتلاطم امروز، عنصر زمان بسیار مهم است و چون جرگه کشورهای پیشرفته برای اندک کشورهایی جا دارد که وارد شوند، لذا سرعت و تلف نکردن وقت خیلی مهم است.
از این روی، در واقع، ما به دولت خودزن نیاز داریم. نمی دانم اصطلاح «دولت خودزن» تا چه حد دلنشین است، اما منظور من، دولتی است که به صورت داوطلبانه و فداکارانه(و یا از روی اجبار) به کاهش قدرت خود تن در دهد و بر خلاف روندهای تاریخی، به کوچک شدن خود و بزرگ شدن ساحت جامعه کمک کند. مثل مظفرالدین شاه که به اجبار و یا از روی بی میلی فرمان مشروطیت را امضاء کرد و یا در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی که داوطلبانه به دنبال تحقق توسعه سیاسی و تقویت جامعه مدنی بود.
مشتاق شنیدن پاسخ شما هستم.
دوستدار شما الف-ر

دوست محقق عزیز با سلام وسپاس از طرح بحث جالب تان...خلاصه تا این حد می توانم درکی ناچیز از موضوع داشته باشم که منبع وکانون تحولات بیش از دولت انتظار می رود وواقع بینانه تر هم هست که خود جامعه وعاملان اجتماعی باشد برای خاطر منافع دراز مدت وپایدار خودشان وفرزندان شان در سطوح بخش غیر دولتی، نهادهای صنفی و حرفه ای وان جی او ها و متفکران و فعالیتهای داوطبانه وهنرمندان و متخصصان و نویسندگان ومعلمان ومربیان و همسایگی ها و گروه های دو ستی وحلقه ها ووووووووو

خلیل چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 20:18 http://tarikhroze3.blogsky.com

سلام،

به نظر می رسد که نظام دارد کم می آورد در برابر حرکت گام به گام و کند مردم.

سلام هردوطرف باید از تعارف کم کنند وبر مبلغ آگاهی وعمل بیفزایند

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد