مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

دلالت های انتخابات 96 بر تحول در فرهنگ ایرانی و مسؤولیتهای دولت در قبال آن


مقصود فراستخواه

منتشر شده در روزنامه ایران، 3/3/96 صفحه 15

یک. 29 اردیبهشت، تحقیق میدانیِ معتبری دربارۀ جامعه ایرانی شد. یک روز مانده به انتخابات، نویسنده طی یادداشت«درنگی دربارۀ انتخابات 96» در کانال تلگرامی، از مدل دو تایی«X یا Y» بهره گرفت و نوشت که نتایج انتخابات، نشان خواهد داد ایرانیان در چه وضعی هستند؟ چه در سر دارند؟ دل در سودای چه می دهند؟ در آن یادداشت، ده قضیۀ دو تایی«X یا Y» را توضیح دادم که نتیجۀ انتخابات به یک طرف از این دوتایی ها دلالت خواهد کرد. یکی از آن دو تایی ها «طبقۀ متوسط در مقایسه با حیات معیشتی» بود. دوگانۀ دیگر «جامعه شهروندی و جامعه توده وار» بود. دوگانۀ بعدی«ضعف وقوت سرمایۀ اجتماعیِ امید واعتماد» بود و همینطور دوتایی های دیگر درباب عقلانیت و هویت و بقیۀ ده مورد که مشروحش در آن یادداشت آمده است. حقیقتا به عنوان محققی کوچک کنجکاو بودم کدام طرف از این دوتایی ها در جامعه ایران نسبتا سنگین تر از طرف دیگر است. برای مثال اکنون با اطمینان زیادی می توان گفت طبقه متوسط جدید شهری در ایران به پختگی وبلوغ می رسد، فقط حیات معیشتی را نمی بیند بلکه بر حقوق بشری خویش و مطالبات سطح بالاتر و به نیازهای فرامادی و به خودشکوفایی نیز تأکید دارد و به رغم تمام مشکلات مادی، عزت نفس انسانی خود را مهم تر می داند، «صدقه بگیری»ِ حکومت ها را ننگ می شمارد و می خواهد نان از عمل خویش بخورد، مطالبه اش دولت تدبیر و عقلانیت است به جای حکومت عیال وار و پدر سالار.

همچنین نتایج انتخابات نشان داد که بخش درخور توجهی از جامعه کنونی ما، دیگر آن «جامعۀ توده واری» نیست که  بتوان او را فلّه ای جا به جا کرد و بر امواجش سوار شد. بلکه جامعه حق خود می داند که به او فرصت سازمان یابیِ حرفه ای ومدنی وصنفی داده بشود ودولت در قبال او مسؤول وپاسخگو باشد. انتخابات همچنین بوضوح نشان داد مردم زیادی در این سرزمین، حتی بسیاری از ایرانیان در همه جای دنیا هنوز امیدوارند از راه های مسالمت آمیز وقانونی، تجربه ای درونزا از دموکراسی شدن در ایران صورت بگیرد و موفق شود. مردم به عقلانیت ارزش قائل اند ومی خواهند با قواعد جهانی ودر جهت منافع ملی با بقیه دنیا ومنطقه از جمله عربستان در صلح وهمزیستی زندگی بکنند وبقیه قضایا.

دو. نشانه هایی از تحول مثبت در صفات فرهنگی و شخصیت ملی ما می رسد. برای اختصار به یکی دو مورد اشاره بکنم. در کتاب «ما ایرانیان» توضیح داده شده که شاخص «جهت گیری دراز مدت»(LTO) بنا به تحقیقات دهه های گذشته در جامعه ما تا حدی مشکل داشت. یعنی می خواستیم به تعبیر مرحوم بازرگان خیلی زود کلاهی از نمدی برای مان دوخته بشود و دستمالی به دست بیاید. اما جمعه نشان داد این شاخص نیز امید می رود در حال ترمیم و بهبود باشد. بیشتر مردم با رأی خود گفتند به جای توزیع سریع یارانه وکارانه، کشور داری خوب و مدیریت عقلانی توسعه لازم دارند تا از طریق زمینه سازی برای سرمایه گذاری، رشد فرصت های مولّد اشتغال وکارافرینی وابتکار ورقابت، رفاه عمومی پایدار به صورت درون جوش فراهم بشود.

در آن کتاب، وضع ایران در شاخص های «گلوب» نیز بحث شده است. یکی از این شاخص ها میل به موفقیت از طریق عملکرد(PO)است. خوشبختانه در ایران، این شاخص وضع بدی ندارد. ایرانیان مردمانی توفیق طلب اند. می خواهند کاری کنند تا موفق بشوند. زندگی در اینجا جاری است. جامعه ایرانی اصرار به ماندن دارد، نمی خواهد از همگنان منطقه ای وجهانی خود عقب بیفتد وبلکه شوق پیشی گرفتن در او هست. مسؤولان امور کفران این نعمت کرده اند.  وقتی به رغم تمام محدودیت ها مردم به پای صندوق های رأی می آیند و به حکومت یک بار دیگر فرصت می دهند با عقل وتدبیر موجبات پیشرفت ایران وایرانی را فراهم بیاورد، این دلالت می کند که جامعه ما هنور از  میل به موفقیت سرشار است. شاخص های بیشتر دیگری در این انتخابات محک خوردند که در این یادداشت کوتاه نمی گنجد.

سه. به یاد داشته باشیم این انتخابات تنها متعلق به 57 درصد نیست. آن 40 درصد نیز از این ملت است. حامل نیازها و حاوی نگرانی هایی است. هوشمندی سیستمهای مان به فساد، قوانین کارامد مدرنی در جهت عدالت اجتماعی و بازتوزیع امکانات وحمایت ها برای معلولان، بی خانمان ها و گروه های زیر خط قرمز فقر نباید با رویکرد تکنوکراتی وبورکراتی دولت به حاشیه برود. جناح مقابل از گروه های نادار وبیکار استفاده ابزاری کرد واصولا صورت بندی مفهومی وعملیاتی درستی از فقر زدایی نداشت. امادر علم اقتصاد، راه های مؤثری برای رفاه اجتماعی وجود دارد که بدون انداختن مجدد جامعه به ورطۀ دولت سالاری واقتدارگرایی، بی لطمه زدن به قواعد عقلانی بازار و سرمایه گذاری و آزادی های مدنی، می توان مشکل فقر  ومحنت را رفع کرد. در هرصورت فراموش نکنیم که گروه هایی از جامعه ایرانی اسیر انواع مرارت ها در ابتدایی ترین نیازهای زندگی روزمرۀ مادی خویش هستند، عضوهایی که از یک پیکر به درد آمده اند و در همۀ اندام اجتماعی بی قرار افتاده است . چون تا یک نفر بدبخت هست هیچکس خوشبخت نیست.

چهار. پس از انتخابات ای کاش تمام نهادها ودستگاه ها وآقایان روحانیانی که وزن اجتماعی 40 درصدی را با خود می کشیدند واصرار داشتند همین امروز و فردا برای فقرا باید کاری کرد، اکنون که گرد وغبار سیاست فرونشسته است برگردند و برای رفع بیکاری وفقر «ان جی او های مذهبی»  و خیریه ها تشکیل بدهند اما نه از شیر نفت وبا اسکناس های بی پشتوانه و انواع رانتها ، برگردند و فعالیت های داوطلبانه برای رضای خدا در جهت کمک به دهک های پایین به راه بیندازند. همچنین ای کاش طرف های پیروز نیز که وزن اجتماعی 58 درصدی را نمایندگی کردند و تمام یا بخش هایی از لیست خود را به شوراها آوردند، اکنون از تعارف کم کنند وبر مبلغ اصلاح طلبی بیفزایند و ضمن اینکه سیاست های عقلانیِ اقتصادی را در جهت کنترل تورم در عین مدیریت رشد ادامه می دهند و ضمن آنکه ابتکارات دیپلماتیک در خارج ومنطقه را تعمیق وتداوم می دهند، مذاکرات و توافق های نیرومندی نیز این بار نه در اروپا وآمریکا بلکه درون خود نظام برای توجهِ مسؤولانه و بهنگام به مطالبات مدنی و حقوق بشری این جامعه به جریان بیندازند. 



فایل پی دی اف