سلسله مباحث ذهن

درسگفتارهای  خرداد وتیر92

طرح ما برای زیستن چیست؟

قسمت سوم از طرح لذت

2.مکان لذت

سطح لذت چگونه ارتقا پیدا می کند؟ به این صورت که مکان احساس لذت از اندامهای حسی ما به مرکز ذهن وجان مان و آتگاه، به کلّ هستی مان و عمق وجودمان منتقل می شود.

 فرق است میان آنکه فقط در نوک اندام های مان لذت ببریم یا در مکان ادراک و آگاهی خویش، لذت را تجربه بکنیم. برخی فقط غذا می خورند چرا؟ برای اینکه وقت غذاشده است ورفلکس های بیولوژیک وفیزیولوژیک وعادتواره های روانی واجتماعی شان آنان را به این سوق می دهد. برخی نه، بلکه از غذاخوردن واقعا لذت می برند اما بعضی هشیاران، از این لذت تغذیه نیز در سطحی دیگر  درکی ژرف تر دارند. آنها تغذیۀ فکورانه می کنند و لذت های خودآگاه و ولذت های وجودی تجربه می کننددر لحظه لحظه تناول شان. همۀ لذتها چنین اند. خوشا آنان که تنفس لذتبخش می کنند. نفسهایی که به بیان سعدی «ممدّ حیات اند ومفرح ذات». وبه تعبیر مولانا «عارفان در دمی دو عید کنند».

لذت بردن امری ادراکی است و رویدادی وجودی است ومهم این است که این ادراک واین رویداد در چه پهنه ای است؛ آیا تنها در حد نورون ها ورفلکس هاست یا در مکان فکرت وخودآگاهی نیز هست ودر سراسر وجود است.

چند نفر با هم به کوه می روند، با هم صعود می کنند وبا هم پایین می آیند. یکی در مکان پاها ودر بازتابهای کوتاه وگذرا وناخودآگاه حسی لذت می برد. دومی در مکان وسیع نگریستن به عظمت کوه و استشمام از کوه لذت می برد. سومی این تجربۀ لذت بردن را به مرکزی ترین مکان ادراک و به مکان وجود خویش می کشاند و  درکوه بودن را  و تماس وآشنایی با طبیعت را ، عمیقا زیست می کند.

بدین ترتیب است که می توان با طرح لذت زندگی خوبی داشت و هنر لذت بردن را و قابلیتهای «تجربۀ لذت» را در خود استعلا بخشید وبه تعبیر اپیکور صرفا تخته بند لذتهای حقیری نشد که چه بسا حتی از لذتهای بزرگتر باز می دارند بلکه می توان ساده ترین وروزمره ترین لذتهای بودن در اینجا را به تجربۀ پرشور زیستن ارتقا داد.

یک شکل توضیح این موضوع را روانکاوان با عنوان والایش[1]لذتها به میان آورده اند. به نظر آنها شخصیت ما سه سطح دارد: 1.«نهاد»[2](کودک)، 2. «فرا-خود»[3](والد)، 3. «خود»[4](بالغ).

«نهاد»میل به لذت دارد. «فرا-خود» در قالب خانواده و آموزش وپرورش ونظم های هنجاری ونقش های اجتماعی  اصرار دارد که به «نهاد» بشر سمت وسو بدهد. اما «خود» انسانی مان می تواند لذتهای نهادی(مثل لذت بصری، چشایی، لمسی، بویایی، شنوایی وغیرآن )را  والایش  و تصعید بکند.

چطور؟ با آشتی دادن میان نهاد وفراخود. چرا؟ چون خود، از موهبت آگاهی وحتی نیمه آگاهی برخوردار است. خود بالغ ما می تواند کمک بکند که نهادمان بهتر وپایدار تر وپرثمر تر  لذت ببرد. چگونه؟ با میانجی خواستن ازفراخود. یعنی نهاد به وساطت فراخود، لذت ببرد. «خود» برخلاف نهاد، یکسره ناهشیار نیست بلکه سطوح هشیار و نیمه هشیار دارد.[i] بدین ترتیب می توان لذتهای هوشمندانه  وحتی بالاتر از آن، لذتهای وجودی و هستی مندانه داشت. می توان مکان لذت را از لبه های بدن به عمق وبه مرکز خودآگاهی وبه «وضع بودن» (به پوزیشن های وجودی با ارزش تر) انتقال وارتقا داد. می توان ساحات وآفاق لذت جویی ولذت بردن را گسترش بخشید. 



[1] sublimation

[2] Id
[3] Superego
4] Ego

[i]  برای تفصیل بنگرید به : شولتز دوان، شولتز سیدنی الن(ترجمه 1382) تاریخ روان‌شناسی نوین. علی‌اکبر سیف و همکاران، تهران: دوران.