هشتصدوششمین شب از سلسله شبهای بخارا با همکاری کانون مهندسین فارغالتحصیل دانشکده فنی دانشگاه تهران به دانشکده فنی اختصاص یافته است. در این نشست که بیستونهم دیماه ۱۴۰۳ در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار میشود، از شمارۀ ۱۶۶ مجله بخارا که «ویژهنامه دانشکده فنی» است، رونمایی خواهد شد. سپس بیژن نامدار زنگنه، مقصود فراستخواه، محمود نیلی احمدآبادی، محمد شکرچیزاده، علیرضا مهنا، محمدرضا تقیدخت و علی دهباشی دراینخصوص سخن خواهند گفت.
تاریخ دانشکده فنی، تنها تاریخ «مهندسخانه» در ایران نیست؛ بلکه در کنار توسعه مهندسی، داستان این دانشکده، بخشی از داستان تاریخ معاصر ایران است. دانشکدهای که بسیاری از استادان و دانشجویانش، از شخصیتهای محوری واقعهای یا حرکتی در تاریخ پرفراز و نشیب توسعه صنعتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بودهاند. تاریخ نودساله فنی درسهای مهمی با خود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. روایتهایی از اهالی این دانشکده که در این ویژهنامه به رشته تحریر درآمدهاند، از زوایای مختلف اثرگذاری اجتماعی این نهاد تاریخساز را به نمایش میگذارند.
این نشست روز بیستونهم دیماه ۱۴۰۳ در تالار شهید چمران دانشکده فنی به نشانی خیابان انقلاب، خیابان ۱۶ آذر، دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. پذیرایی و تجدید دیدار دوستان از ساعت ۱۶ تا ۱۷ خواهد بود و برنامه راس ساعت ۱۷ آغاز خواهد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر با دبیرخانه کانون در ارتباط باشید."شب دانشکده فنی
به مناسبت نودمین سالگرد تاسیس دانشکده فنی دانشگاه تهران
هشتصدوششمین شب از سلسله شبهای بخارا با همکاری کانون مهندسین فارغالتحصیل دانشکده فنی دانشگاه تهران به دانشکده فنی اختصاص یافته است. در این نشست که بیستونهم دیماه ۱۴۰۳ در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار میشود، از شمارۀ ۱۶۶ مجله بخارا که «ویژهنامه دانشکده فنی» است، رونمایی خواهد شد. سپس بیژن نامدار زنگنه، مقصود فراستخواه، محمود نیلی احمدآبادی، محمد شکرچیزاده، علیرضا مهنا، محمدرضا تقیدخت و علی دهباشی دراینخصوص سخن خواهند گفت.
تاریخ دانشکده فنی، تنها تاریخ «مهندسخانه» در ایران نیست؛ بلکه در کنار توسعه مهندسی، داستان این دانشکده، بخشی از داستان تاریخ معاصر ایران است. دانشکدهای که بسیاری از استادان و دانشجویانش، از شخصیتهای محوری واقعهای یا حرکتی در تاریخ پرفراز و نشیب توسعه صنعتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بودهاند. تاریخ نودساله فنی درسهای مهمی با خود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. روایتهایی از اهالی این دانشکده که در این ویژهنامه به رشته تحریر درآمدهاند، از زوایای مختلف اثرگذاری اجتماعی این نهاد تاریخساز را به نمایش میگذارند.
این نشست روز بیستونهم دیماه ۱۴۰۳ در تالار شهید چمران دانشکده فنی به نشانی خیابان انقلاب، خیابان ۱۶ آذر، دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. پذیرایی و تجدید دیدار دوستان از ساعت ۱۶ تا ۱۷ خواهد بود و برنامه راس ساعت ۱۷ آغاز خواهد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر با دبیرخانه کانون در ارتباط باشید."
م: مهندسی، ع: علوم، ر: ریاضیات به طور خاص ، ف: فناوری ، ت: تربیت وپرورش و توسعه انسانی
ایده آموزش مهندسی معرفت
تلفیقی مهندسی، علوم، ریاضیات، فناوری و توسعه انسانی
28 آذر
ساعت نه صبح تا دوازده ظهر 1403
در فرهنگستان علوم
حسین معماریان، حسین ساسانی و مقصود فراستخواه
حضوری و برخط
دانشگاه شهید بهشتی
قطب آموزش عالی و توسعه
سه شنبه 20 آذر 1403
ساعت ده تا دوازده ق ظ
بررسی کتاب برنامه سازندگی علوم وآموزش
کارنامه اکبر اعتماد
چهارشنبه 14 آذر 1403 ساعت ده تا دوازده قبل از ظهر
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی ، اجتماعی وتمدنی
محمدحسین یزدانی راد، رضاماحوزی، مقصود فراستخواه، رضا منصوری وعباس بازرگان
مقصود فراستخواه در پاییز 1403 سخنانی کوتاه در یک همایش دربارۀ اجتماعی شدن علمی هوش مصنوعی ایراد کرده است . نظر به اهمیت این بحث ، از خود هوش مصنوعی خواستیم سخنرانی ایشان را تحلیل بکند. هوش مصنوعی در دو نسخه به تحلیل بحث فراستخواه پرداخته است. آنچه در زیر می آید در حقیقت به نوعی گفتگوی هوش مصنوعی با مقصود فراستخواه است که در دو نسخه تقدیم می شود
امیر حسین رضائیان
گفتگوی هوش مصنوعی با مقصود فراستخواه
فایل پی دی اف %86%D9%88%D8%B9%DB%8C.pdf.html
نسخه شنیداری بحث مقصود فراستخواه در مؤسسه پژوهش وبرنامه ریزی آموزش عالی
سوم آذر 1403
اینجا https://t.me/mfarasatkhah/1918
قواعد فراز وفرود علم در تمدن ایرانی
فایل صوتی بحث فراستخواه در خانه اندیشمندان علوم انسانی
23 آبان 1403
و اینجا
https://t.me/mfarasatkhah/1910
مقصود فراستخواه
بی مکانی علم در ایران، دردی مزمن بود وهمچنان هست. در به دری انجمن جامعه شناسی ایران، آن کاغذ تورنسلی است که نشان می دهد چقدر ساختارهای رسمی در جامعه ما، دوستدار دانش ودانشمندان هستند یا نه ، و در بهترین حالت تعارف می کنند.نهادی که از خلاق ترین انجمن های علمی کشورمان در طی این سالها بوده است؛ هم در خانه خود محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، آشنایی غریب شده است و هم مرکز آموزش های تخصصی اش که طی سالهای اخیر، اینجانب شخصا و از نزدیک شاهد اشتیاق فراوان جوانان برای حضور در آن مکان به قصد یادگیری انواع دانشها ومهارتها مثل روش تحقیق و دیگر موضوعات باارزش بودم، با نامهربانانه ادعای یک دستگاه عمومی کشور( ونه یک موجر خصوصی!) تعطیل گشته است.اتاق و سالن انجمن در دانشکده که سالهای سال مشحون و لبریز از تجربه های زیسته علمی استادان ودانشجویان، و سرشار از خاطرات عمیق با هم نشستن و علم آموزی و مباحث بسیار مفید علمی مان با همکاران ودانشجویان مان ودیگر مخاطبان علاقه مند از جامعه بود اکنون مدتی است خالی از آن رونق وشکوه علمی وترویجی و تعاملات اجتماعی اش، تداعی کنندۀ یک بی پناهی سرد شده است، ویاداور درد بیجایی وبیکسیِ غمبار که آه و حسرت برذهن وجان دوستداران دانش اجتماعی این سرزمین می نشاند.
علم یک نهاد اجتماعی است. نهادها ساختارهای بادوام اجتماعی هستند. هنجارهایی دارند. نظم های درونزای اجتماعی تولید می کنند. با نهادهاست که حیات جامعه قابل پیش بینی می شود. علم، نهادی خودآیین است. از ابتدا دانشگاه به عنوان «اجتماع خود تنظیم دانشمندان» تعریف شده است. مهم تر از سازمان دانشگاه، این «اجتماعات علمی» هستند که علم را بسط وتوسعه می دهند. اصلی ترین معیارهای علم مثل «شناسایی» و «اصالت» وبقیه ملاکهای اعتبارسنجی علم از جمله در علوم اجتماعی به توسط این اجتماعات علمی مثل انجمن ها و نشریات نهادمند می شوند.غربت انجمن جامعه شناسی در خانه اش دانشکده علوم اجتماعی و بسته شدن مرکز آموزش های تخصصی انجمن به دست یک نهاد عمومی، نشانگر آشکاری است از بی مهری یا بی اعتنایی ِ سیستماتیک به علوم انسانی در جامعه ما. افزون بر این، نشان ناخوشایند نگران کننده ای است از سیطره یک «شبْه مدیریت گرایی نوین» نئولیبرالی (آن هم از نوع نسخۀ مقلدانه و جعلی اش) بر حیات آکادمیک وعلمی در ایران امروز. ایدئولوژی و نابازار در ایران بر دانش پژوهی و نشر واعتلای علم مسلط شده است.
در چنین وانفسایی، مسؤولان و ما همه اعضای انجمن جامعه شناسی، رسالت سنگین اجتماعی علم را بر روی شانه های خود داریم ولازم است پابه پای نقد در حوزه عمومی و پیگیری جدی از طریق مسؤولان امر در دانشگاه و جامعه ودستگاه های مسؤول خصوصا دولتی که به نام تکریم علم و عالمان و پژوهش های علمی به سر کار آمده است! اولا صدای خود را به گوش انواع «کنشگران مرزی گمنامی» برسانیم که در رده های مختلف کارشناسی ومدیریتی سازمانهای ذی ربط دولت می شود سراغ شان را گرفت ومطمئنا آنها به ارجمندی علم ونهادهای علمی بیشتر واقف هستند و آمادگی تسهیل و حمایتهایی در حد قدر مقدور خویش را دارند وثانیا از رهگذرتعاملات اجتماعی خودمان در کف جامعه، نظر نهادهای حامی علم وخیرین وسازمان های مردم نهاد وابتکارات مردمی را به حل این معضل ملی معطوف بکنیم.