درستکاری علمی در آموزش و پژوهش
سخنران
دکتر مقصود فراستخواه
نشست مرداد ماه انجمن ایرانی اخلاق در علوم فناوری در سال 1401
با سخنرانی جناب آقای دکتر مقصود فراستخواه
استاد موسسه پژوهش وبرنامه ریزی آموزش عالی برگزار شد .
گزیده ای از نشست در اینجا ارایه می شود
وبینار «دغدغه کیفیت در آموزش مهندسی ایران؛ زمینه کاوی»
با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در روز یک شنبه 31 تیر ماه 1403
از ساعت 15 الی 16:30 برگزار خواهد شد.
جلسه به صورت آنلاین ، در آموزش دانشگاه صنعتی شریف از طریق ورود میهمان به لینک زیر :
https://www.isee.ir/fa/page/128
گزارش ایسنا/اصفهان از سخنرانی مقصود فراستخواه در دانشگاه اصفهان
یک جامعهشناس گفت: دانشگاه مسئله ایران است. ایران چه از جنبه شاخص دانش جهانی و چه از جنبه توانایی در ایجاد محیط توانمندساز برای یادگیری، بسیار ضعیف است. این در حالی است که ما دانشگاهها و تحصیلکردههای بسیاری داریم.
اولین نشست «دانشگاه بین زمین و آسمان» با عنوان «جامعه یعنی دانشگاه» با سخنرانی مقصود فراستخواه، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به کوشش انجمن علمی جامعهشناسی و مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان برپا شد.
فراستخواه که در دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و الزهرای تهران نیز تدریس میکند، در آغاز با تأکید بر این موضوع که مسئله دانشگاه در ایران، مسئله ایران است، بیان کرد: ایران بر اساس شاخص دانش جهانی (GKI) بین ۱۳۳ کشور، دارای رتبه ۱۱۹ است. ما همچنین در ایجاد محیط توانمندساز برای یادگیری بسیار ضعیف بودهایم. در بیشتر شاخصههای علمی و دانشگاهی رتبه ما پس از ضعیفترین کشورهای آفریقایی قرار دارد. این در حالی است که ما دانشگاهها و تحصیلکردههای بسیاری داریم.
این برگزیده جشنواره بینالمللی فارابی و برنده جایزۀ دهخدا به جذب استعداها نیز نگاه کرد و گفت: ما نهتنها در ایجاد محیط مناسب و شایسته تحصیلی، مانند دانشگاه ضعیفیم، بلکه در جذب استعدادها نیز بسیار عقبمانده هستیم. ما در ۲۰ سال گذشته هرگز موفق نشدیم که از درآمد ارزی خود برای مدیریت ملی و سرزمینی و با هدف جذب استعداد و پرورش آنها استفاده کنیم.
با اشاره به این مسئله که پاسخگو بودن دانشگاه بحث مهمی است، ادامه داد: این مهم است که دانشگاه پاسخگوی جامعه باشد، اما دانشگاه فقط این نیست به جامعه جواب بدهد! دانشگاه باید غرق در علم محض هم باشد، اما امروزه معضل جدی در دانشگاهها و جامعه ما این است که دانشگاههای ما نمیتوانند پاسخگوی جامعه ما باشند. مشکل از جای دیگری میآید. جامعه را دیگران خراب میکنند و بعد انتظار دارند که دانشگاه پاسخ بدهد یا آن را حل کند. اما آیا امکانات واختیارات را به دانشگاه دادهاند؟
این برنده جایزه ترویج علم با تأمل در این نکته که بههرحال علیرغم مسائل یادشده بازهم دانشگاه مسئول پاسخگویی به جامعه است، گفت: دانشگاههای ما متاسفانه موانع بسیاری پیش رو دارند. برای مثال، شاید دانشگاهیان نتوانند آزادانه دیدگاههایش را بگویند.
او سپس با بیان این نکته که استادان و اعضای هیئتعلمی دانشگاههای ایران را میتوان به چند دسته تقسیم کرد، یادآور شد: استادان ما در انواع حوزهها و علایق و روحیات قابل دستهبندی هستند. استادها ممکن است دانشگاهی و پژوهشی، شاگرد پرور و علاقهمند به دانشجو، کنشگرسیاست های ملی وجهانی، مشاور به مقامات شهری و سازمانی یا درگیر کمک به کارآفرینی و کسبوکارهای غیردولتی باشند.
این پژوهشگر کشورمان افزود: در همه ادوار دانشگاهی ما چنین تنوعاتی در بین استادان وجود دارد و باید هم وجود داشته باشد. البته ممکن است استادانی در چند حوزه یادشده وارد شوند، اما بدون تردید علایق آنان در یکی از آنها بیشتر است. بههرحال، این تنوع نباید در دانشگاههای ما از میان برود.
وی سپس با تأکید بر این نکته که دانشگاه عرصهای متنوع و چند بعدی است، گفت: نباید حل همه مشکلات جامعه را به گردن دانشگاه انداخت. دانشگاه ایرانی در چند سال اخیر جایگاهش مخدوش شده است. قبل از چهار دهه گذشته حتی اگر حوزه سیاسی اقتدارگرا بود، با جایگاه معرفتشناسی دانشگاه کاری نداشت. دانشگاه از اختیار کاملی در حوزه معرفتی و دانشگاهی برخوردار بود. این مسئله حتی به زمانهای دورتر هم برمیگردد.
فراستخواه توضیح داد: یکی از علل مهم درخشش تمدن اسلامی و ایرانی یا ظهور عصر زرین تاریخ ما در قرون نخستین، این بود که دولتها حتی اگر اهل ظلم و ستم بودند، در برابر دانشمندان تواضع داشتند. به آنها توجه ویژه میکردند و پروبالشان میدانند. اگر ما در عصر طلایی تاریخمان، ابنسینا، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی و دیگران را داشتیم، چون سیاستمدارانی حامیان اصلی علم و علما بودند.
او با تأکید بر اینکه نگاه سیاسی امروز متفاوت شده است، بیان کرد: حالا چه کار کنیم که مرجعیت علمی دانشگاه سر جای خودش برگردد؟ من معتقدم باید با «استقرار کیفیت مکرر» در یک دانشگاه به فریادش رسید. اگر هر دانشگاهی در یک شاخه مرجعیت علمی دارد بهخاطر «تولید کیفیت مکرر» است. حضور در مرزهای دانش، ارجاع، توان پاسخگویی و... بر مرجعیت علمیشدن هر دانشگاهی اثرگذار خواهد بود.
عضو هیئتعلمی مؤسسۀ پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی گفت: امروزه، دانشگاههای ما نیز تحتتأثیر تورم و وضعیت اقتصادیمان قرار گرفتهاند. زوال طبقه متوسط امری جدی است. این طبقۀ متوسط مجبور می شود فقط خود را سر پا نگه دارد. فقط میخواهد زنده بماند! در چنین وضعیتی علمپروری و شکوفایی بسختی محقق میشود. دانشگاه فقط به دنبال بقاست! دانشجو هم فقط میخواهد مدرک بگیرد!
این متخصص بیان کرد: تفکیک اختیارات در دانشگاه بهدرستی صورت نگرفته است و این ضعفی اساسی به شمار میآید. کمیت دانشگاههای ما زیاد است، اما کیفیت آنها کم است. غلبه فرم بر محتوا مسئله مهم دیگری است که با آن مواجهیم. دانشگاه بهدنبال فرم است. متأسفانه پوپولیسم، شارلاتانیسم و لمپنیسم معضل دیگر دانشگاههای ما است، چون شایستهسالاری وجود ندارد. دانشگاه ما از نظر منابع بسیار ضعیف است. حتی حقوق کارکنانش را به سختی پرداخت میکند.
او در ادامه به اهمیت دانشگاهها در عرصۀ جهانی نظر و بیان کرد: در گذشته، ما دانشگاه بینالمللی «گندی شاپور» را داشتیم. اما اکنون حتی به دشواری میتوانیم یک استاد ایرانی یا غیرایرانی را از خارج کشور دعوت کنیم تا دستاوردهای علمیاش را در اختیار دانشجویان و دانشگاههای ما قرار دهد.
این استاد دانشگاه سپس به یکی دیگر از مسائل و چالشهای پیش روی دانشگاههای ایران نگاه کرد و توضیح داد: تولید شبه علم و شبح علم از طریق بودجههای کلان و بزرگ معضل دیگری است که ما در دنیای بیرون از دانشگاه با آن روبهروییم. رواج شبه علم برای دانشگاه یک معضل جدی است. باید پرسید که در این وضعیت آیا جایی برای کار علمی واقعی میماند!؟
این پژوهشگرِ جامعهشناس یادآور شد: دانشگاه ما دارد منشیگری علم را میکند! دیگر مرجعیت معتبری در جامعه ندارد! همۀ مسائل صوری شدهاند. دانشگاههای ما پولی شدهاند. بخش اعظم دانشجویان پول بسیاری میدهند برای درسخواندن، گویا دانشگاه ها فقط اختیار دارند از هر طریقی پول به دست بیاورند وغیر از این اختیارات دیگری به آنها داده نشده است ووابسته به انواع قدرتهای آشکار وسایه هستند. از سوی دیگر دانشگاه ما نهایتاً میتواند با جامعه همدردی کند! و بیشتر از این هم در توانش نیست!
وی ادامه داد که پیشنهادهایی برای دانشگاه دارم و امیدوارم به کار بیاید. سپس آنها را چنین مطرح کرد: بها دادن به افراد دارای صلاحیت و دلزده نکردن آنان باید بهطور جدی در دستور کار دانشگاه قرار بگیرد. باید به دانشگاه نیز در عرصه سیاستگذاری نقش داد. دانشگاه باید بتواند صدایش را به گوش جامعه برساند. همچنین باید کشش علمی در جامعه برای دانش دانشگاهها به وجود بیاید.
فراستخواه افزود: جامعه باید علم بخواهد و این علم را هم باید از دانشگاه بخواهد. دانشگاه باید ببیند و حس کند که بستری برای تولید علم به وجود آمده است و بر همین اساس با انگیزه پیش برود. لازمۀ چنین محیط عرضه و تقاضایی نیز رواج نهادهای مدنی ونیز کسب وکارهای رقابتی است. همچنین باید از بعد مادی به دانشگاه توجه و نیازهایش را برطرفش کنند. در عرصۀ خدمات تکنولوژیکی باید دانشگاه را تقویت کنند. در عرصۀ بینالملل هم باید دانشگاه ما پویا شود.
این محقق با تأکید بر این نکته که سرمایه اجتماعی دانشگاه باید ترمیم شود، خاطرنشان کرد: ارتباط دانشگاهها و پیوندشان با یکدیگر بسیار مهم است. مشوق هایی هم باید برای دانشگاهیان شکل بگیرد. مسئلۀ دیگری که میخواهم اشاره کنم و بسیار مهم است، تکرار روایتها و داستانهای موفقیتآمیز به شمار میآید که باید در برنامه کار داشت. نشر این داستانها و تاریخهایی که از گذشتۀ افتخارآمیز هر دانشگاهی صحبت میکنند، بسیار مهم است.
این مدرس دانشگاه با توجهدادن به این نکته که ایران یک روایت شکست نیست، بیان کرد: ایران یک جامعه گسترده و حافظه تاریخی بزرگ است. زیر پوست ایران زندگی است و دانشگاه تکیهگاه و بخشی از این زندگی است که میتواند حائز اهمیت باشد. باید دانشگاه به کنشگری ملی تبدیل شود.
هفدهمین کنفرانس بین المللی ارزیابی نظام های دانشگاهی
دانشگاه شهید باهنر کرمان
پنجم اردیبهشت 1403
سخنرانی مقصود فراستخواه
تحلیل کیفیت دانشگاه از منظر پویایی شناسی سیستم ها؛ و ارائه مدل سیاستی چهار سطحی
زمان: شنبه ۱۹ بهمن ساعت ۸:۰۰ الی ۱۰:۰۰
موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزشعالی
لینک ورود به نشست:
انجمن ایرانی تاریخ
سی ام بهمن 1402
مدرسه زمستانه
درسگفتار مقصود فراستخواه
دوشنبه سی ام بهمن ساعت هفت عصر در :
دانشگاه و سوانح ان در دوره پهلوی اول