ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
میزگرد مجله «سخن ما»
گفتگوی محمد جواد روح با محمدامین قانعیراد و مقصود فراستخواه
(سخن ما،مهر 1393،صص37-44)
خلاصه عرایض اینجانب در گفتگو:
1. رابطه حکومت با دانشگاه در قبل وبعد انقلاب :
§ قبل از انقلاب : میل به کنترل سیاسی
§ بعد انقلاب: میل به کنترل سیاسی، ایدئولوژیک ومعرفت شناختی(با انقلاب فرهنگی، دانشگاه به تصرف وتسخیر وتصاحب سیاست و حکومت درآمد)
2. دانشگاه در دو دوره:
§ قبل از انقلاب: ذیلی بر«کلان-پروژۀ» دولتیِ مدرنیزاسیون
§ بعد از انقلاب: ذیلی بر«کلان-پروژۀ» دولتیِ اسلامیزاسیون
3. دولت در بعد انقلاب چه انتظاری از دانشگاه ها داشت:
§ در انقلاب فرهنگی:وفادار به ایدئولوژی رسمی حکومت باشد
§ در دوره جنگ تحمیلی : جان نثاری بکند
§ در دوره سازندگی: در حد کارشناس فنی، بازوی اجرایی دولت باشد
§ در دوره اصلاحات: مشارکت و مشاوره محدود و سنتی به دولت
§ در دولت نهم ودهم: کارگری علمی بکند(پرولتاریای دانشگاهی)
§ در دولت یازدهم: مشارکت و مشاوره محدود و سنتی به دولت
4. دانشگاهیان نسبت به این سیاستهای حکومت چه راهبردهایی اختیار کرده اند:
§ مقاومت
§ مهاجرت به بیرون ودرون
§ حاشیه گزینی واعتزال از قدرت و اشتغال به کارگری علمی در کارخانه های دانشگاهی(درس دادن، مقاله نوشتن و...به شکل سطحی و ابزاری وبرای ارتقا و...)
§ دانشگاهیانی نیز به انحای مختلف در سیاستهای حکومت جذب شده اند به خاطرمنافع و یا اثرگذاری محدود...
§ یک سوسوی زندگی در اینجا وآنجای کلاسها و دانشگاه ها ودرس وبحثها و تعاملات علمی جاری است؛ آغشته به بیم وامید برای ایجاد حلقه ها و فضاها وکنش های معطوف به فعالیت اصیل دانشگاهی و فکری وعلمی ونقد و روشنگری اجتماعی ومعنا سازی (مقاومت خاموش اخلاقی ومعرفتی و انتقادی و اجتماعی)