مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

آگاهی سیّال در شهر از منظر مطالعات فضا



یادداشت پنج از ستون «آگاهی وجامعه»

مجله آسمان، 27 مرداد 92، ش55

بیان مسأله

اتفاق مهم آن است که در آگاهی اجتماعی می افتد. طرح طرح ها در ایران ، طرح آگاهی جدید فاعلی است. بحث دربارۀ سرشت این آگاهی از یادداشت اول آغاز شد. یادداشت دوم به مقتضیات آگاهی در جامعۀ بزرگ (متفاوت با جامعه به معنای سنتی) اختصاص یافت. یادداشت سوم از جِرم یک جامعه در مقایسه با جرم دولت سخن گفت و از نیروی آگاهی های نوپدید در جامعه. موضوع یادداشت چهارم، ریزقدرت منتشر در شهر و در آگاهی شهری بود. در یادداشت حاضر آگاهی اجتماعی جدید از منظر فضای شهری پیجویی می شود، با این فرض که زیست ما آکنده از فضاست.

پایۀ نظری

مسأله بیش از آن است که  گفته شود ما در فضا زندگی می کنیم. بلکه باید گفت ما فضامند می زِیِیم. فضامند می اندیشیم. فضامندی[1] جزو خصائص هستی وادراک ماست. آگاهی اجتماعی نیز  بواسطۀ فضا ودر فضا شکل می گیرد. فضای شهر است که مشحون از آگاهی می شود. آگاهی سیالی درفضا جریان پیدا می کند؛ مثل ذرات هوا و مثل ذرات نور.

فضای شهر تنها امری هندسی دارای ابعاد فیزیکی و حاوی اشکال واشیا نیست. فضا، امری ادراکی است، امری ارتباطی واجتماعی است. هنجاری است و عاطفی است. برآمده از نحوۀ زیست و مناسبات و اعمال انسانی است و  این امکان را فراهم می آورد که ما به تجربه های خویش معنا بدهیم.

سنّت توضیح امور از طریق فضا را هانری لوفور(1901-1991) جامعه شناس فرانسوی بسط داد. وی دربارۀ فضای شهری، ریتم زندگی روزمره در آن وبه طور کلی دربارۀ فضامندی حیات اجتماعی آرائی به دست داد[i]. لوفور تیپولوژی ای سه تایی از فضا ارائه کرد[ii]. سه نوع فضا هست.

فضای یک

نوع اول فضا همان است که به طور معمولی ومتعارف از آن سخن می رود وبیشتر به ابعاد فیزیکی موضوع دلالت می کند؛ خیابانهایی که باید رفت، جاهایی که باید رسید. آنچه ساختمانها را، مکانهای کار وتفریح وزندگی ما را و مسافتها و فاصله ها را دربرمی گیرد. در آن  خدماتی  می دهیم یا می گیریم، دیده می شویم، کنترل می شویم، تعامل می کنیم و مابقی قضایا.  این معنا از فضای شهر تداعی کنندۀ تماس ها وحس های معمولی ماست. حصّه ای از فضا که با تصرفات بشری، از طبیعت و از کائنات بریده می شود ودوخته می شود وما را فرامی گیرد. خیلی وقتها طبیعت را نیز زخمی می کند.

فضای دو

نوع دوم فضا، فضایی است که از طریق گفتمانهای مختلف، بازنمایی[2] می شود. مثلا برای برنامه ریزان شهری، فضا و اماکن وارتباطات، معنایی فنی و تخصصی دارد. برای سیاسیّون، شهر وخیابانها و دیوارها و مکانهای حزبی و تریبونها، فضاهایی برای ارادۀ معطوف به قدرت  ورقابت بر سر قدرت است وتابع قواعدی است. برای دانشگاهیان، پردیس و آکادمیا فضای هنجاری خاصی هست. همینطور است که در بیمارستان، نمادهای سکوت نصب می کنند. در پادگانها نرده می کشند. در فرودگاه، تابلوی عکسبرداری ممنوع می زنند. در پاساژها ویترین می آرایند، موسیقی می نوازند وبازار گرم می کنند و...

از همین عداد، مهم تر از همه فضاهایی در شهر هست که با صورت بندی های مختلف ثروت وقدرت برساخته می شوند و گرانبارند از گفتارهای ایدئولوژیک متناظر با این صورت بندی ها.  مناسبات سیطره وسرمایه، فضاهایی را به قصد بیشینه سازی سود خود، به قصد کنترل و به قصد تأثیر دلخواه بر روی ما، برای مان ترتیب می دهند ولبه های انتهایی این شبکۀ فضایی ِ صورت بندی شده، به انواع فروشگاه ها و ادارات وسازمانها ونهادها وسیستم ها می رسد.

بدین ترتیب فضاهای بازاری و رسانه ای، فضاهای دفتر و دیوانی، فضاهای انضباطی، آموزشی وقضایی به وجود می آید و با توسل به اقسام ایدئولوژی ها برما سایه انداز می شود. فضاهای مداخلات و  تنظیمات ومقررات شهری شکل می گیرد و خود را بر زندگی انسانها چنان تحمیل می کند که آنها نمی دانند کی و چطور وچرا در این فضاها پرتاب شدند و چگونه این فضاها بازتولید شد وبرآنها استیلا یافت.

فضای سه

اما نوع سوم فضا، آن فضای غیر رسمی وبسیط است که مشحون از  تجربه های زیستۀ عمومی شهروندان است و از پرکتیس ها واعمال زندگی روزمرۀ آنان نشأت می گیرد وفضای ایماژها و احساس ها  وانگیزش ها ومعانی و تخیلات وتداعی ها وآگاهی های پنهان شهروندی است.

 ما همه با معنای نخست فیزیکی فضا آشناییم و برحسب گفتمانها و ایدئولوژی ها نیز مشمول ومحصور  فضاهای خاصی به معنای دوم آن می شویم. اما سطح  اخیر و سوم از فضا، سطح مهمی از فضاست. فضای تجربه های خاموش، ولی مداوم و ژرف و نافذِ روزمرۀ ماست. این معنا از فضا در یک گفتمان خاص علمی و فنی و ایدئولوژیک نمی گنجد، منبسط است، سیال است، خاصیتی اثیری دارد. حاوی کلیّت زیست ماست و در  محیط حیات ما منتشر است و جریان دارد.

 دربرابر آن فضا های رسمی طبقه بندی شده وانضباطی که در فوق گفته شد، این فضای سه فضای بسیطی است که بیشتر برآمده از اعمال وتجربۀ زیستۀ خود شهروندان است. نشأت گرفته از ریزقدرت منتشر در شهر است(یادداشت چهارم). این فضا، حاوی فرهنگ عمومی است. زندگی روزمره از این فضا سرشار می شود. این فضا مملوّ از میل به رهایی و آگاهی و «خود ابرازی» و خلاقیت وگونه گونی وتنوعات سرکش است.

این فضا بیشتر خصیصه ای اجتماعی دارد تا سیاسی واقتصادی. در همسایگی ها، دوستی ها، محله ها، حرفه ها وصنوف، ودر  فعالیتهای خودجوش داوطلبانه و ارتباطاتِ کدبندی نشدۀ همشهریان در اینجا وآنجا شکل می پذیرد. فضایی برآمده از اعمال وابتکارات درون جوش «ان جی او» ها و شبکه های اجتماعی است. از روابط غیر رسمی محیطهای کار و تفریح نشأت می گیرد. در پارکها و کافه ها و دوره ها و حلقه ها به وجود می آید و انواع فضاهای گفتگویی و تعاملی را  به راه می اندازد. میکرو قدرت اجتماعی منتشر در شهر که یادداشت قبلی از آن سخن گفت، سرشار از این نوع فضاها وپشتگرم به این فضاهای بسیط و اثیری است.

محتویات فضای سه، کمتر خصیصۀ صریح و کلامی دارد. ضمنی است. از جنس ارتباط وهمکنشی طبیعی است. سرشت این فضا، ادراکی وهنجاری وعاطفی است. نظم هایش عمدتا درونزا شکل می گیرد و بهتر است بگوییم از متن زندگی می روید. بیشتر،  از پایین به بالاست و نامتقارن است. شبکه ای است تا سلسله مراتبی. کمتر برون تنظیم، وبیشتر خود- تنظیم است. آهسته آهسته و بی صدا چکّه می کند. چنان که گاهی سیستم های رسمی، از انبساط این فضا غافلگیر یا درمانده می شوند(نمونه اش انتخابات اخیر بود). به سختی قابل کدبندی و کنترل رسمی است. آگاهی اجتماعی در این فضاست که تدریجا تکوین می یابد وانباشت پیدا می کند و ونقش آرام و خاموش اما مؤثر وعمیق  ودیرپا و ماندگار خود را بر وقایع جامعۀ امروزی ایران می زند.

پی دی اف..........................................................



[1] spatiality

[2] representation



[i] Lefebvre, H. (1991) The production of space. Oxford, Basil Blackwell.

 

[ii] Harvey,D.(2004). SPACE AS A KEY WORD. Paper for Marx and Philosophy Conference, 29 May 2004,p8,  Institute of Education, London.

نظرات 2 + ارسال نظر
خلیل پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 20:20 http://tarikhroze3.blogsky.com

سلام،

به نظر می رسد در جوامعی با حاکمیت دیکتاتوری، این فضای سوم پنهان کاری گسترده ای دارد.

سلام و ممنون پس بایدهمچنان کار کرد

saas پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 22:55 http://sadatmehrizi.blogfa.com

سلام استاد عزیز
نقد جایز نیست تشکر باید کرد.مطالب بشدت پربارند.

سلام دوست محقق و همچنان نیازمند نقدی لازم .....

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد