مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مسؤولیتهای اخلاقی علم

متن سخنرانی مقصود فراستخواه در « انجمن ایرانی اخلاق در علوم وفناوری »

با عنوان

تأمل در اخلاقی بودن علم ورزی


 14 مهرماه 93 

چاپ شده در: یک. نشریه سخن ما ش 5 بهمن 93، صص20-22، دو .نشریه انجمن 

مقدمه

همانطور که از عنوان بحث  پیداست در اینجا نمی خواهم از اخلاق در فعالیتها ونهادها وارتباطات علمی، خیلی سخن بگویم. چون فعالیتهای علمی با خود عمل علم ورزی دو سطح متفاوت اند. یک سطح این است که شما فعالیتی به نام علم می کنید ویک سطح مهم تر وعمیق تر، خود تجربۀ علم ورزی است. اولی یک فعالیت علمی به معنای وظیفه ای و کارکردی[1] است و دومی یک عمل وممارست و برزش و تجربه علمی است[2]. روح فعالیتهای علمی، همان عمق تجربه علم ورزی است. حسّی است که  از علم ورزیدن داریم. شما در تجربه علم ورزی تان چه حالاتی دارید، چه اوصافی دارید؟ سطح عمیق، همان  تجربه علم ورزی است، نه وظایف و فعالیتهایی که به طور معمول تکرار می کنیم. مثلا مر رویم کلاس درس می دهیم ، مقاله می نویسیم و مانند آن.  روح فعالیت های این سطح بیرونی ، همان تجربۀ ژرف علم ورزی است، صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.

عرایض من در سه قسمت تنظیم شده است. در قسمت اول فعالیتهای علمی سطح بیرونی را در یک تقسیم بندی منطقی حداقل  به نُه قسم فعالیت خلاصه  می کنم و برای هریک چند نمونه از مسؤولیتهای اخلاقی را به یادتان می آورم. در اینجا مایلم این نُه قِسم فعالیت علمی را به «نُه تا» نام گذاری بکنم، چون اول همه را با حرف«ت» آغاز کرده ام. در جدولی این مدل تقسیم نُه تایی فعالیتهای علمی را برای شما نشان می دهم و البته در آن ادعای حصر منطقی و ادعای استقصای منطقی ندارم. اینجانب تنها با تأمل در تجربه های خود و همکاران و محیط علمی پیرامون خود به این طرح تقسیم بندی نه تایی رسیده ام:



مسؤولیتهای اخلاقی در علم

در قسمت اول بحث هریک از این نُه کارکرد علم ورزی را با ذکر شمه ای از مسؤولیتهای اخلاقی  ما در آنها مختصرتوضیح می دهم:

1-تحصیل علم؛ در اینجا اخلاقیات وظیفه ای  مانند قدرشناسی استاد را داریم، یا مثلا امانت در انجام تکالیف درسی، یک صفت و کمال اخلاقی است، همچنین است امانت در پاسخ به سؤالات امتحانی،  بذل جهد در کارآموزی وکارورزی، رعایت سایر هم درسان ومانند آن. دانشجوی خوب از منظر اخلاق دانشجویی است که تقلب نمی کند ، خودش را در کلاس به اشتراک  می گذارد، به استاد وبه همکلاسی ها احترام می نهد و مابقی قضایا.

2-تعلیم علم؛ فضایل اخلاقی یک آموزشگر علم  این است که درسی را بدهد که در آن دانش  وتبحر کافی دارد، در انتقال دانش ودر تسهیل گری و توانمند سازی دانشجویان برای تولید وکاربرد دانش ، کوتاهی  وکم فروشی نکند، سنگ تمام بگذارد، به دانشجویان احترام بنهد، در نگاه به آنها ودر ارزیابی آنها عدالت بورزد، محتوای مورد نیازفراگیران را قبل از تدریس تهیه کند، دقت وصحت در قضاوت داشته باشد، رعایت وقت کلاس را بکند، در کیفیت تدریس بذل جهد به خرج دهد و...

3-تولید علم و دانش یا همان پژوهش وتحقیقات ؛ اخلاق پژوهش این است که امانت در استناد داشته باشیم، مسؤولیت اخلاقی یک محقق،  استناد و مرجع‏دهی کافی و گم نکردن ردپاهاست. بگذاریم مسیر علم به عنوان یک مِلک مشاع با رد پاهای تحقیقات محققان، به بزرگی جهان و به درازی زمان باقی  بماند.  در پژوهش های مان رعایت حریم خصوصی بکنیم، حقوق حیوانات  رادر مداخلات آزمایشگاهی منظور بداریم، اجازه بدهیم صدای حیوانات در این سیاره شنیده شود و یکسره ابژه ای برای بشر نباشند. حقوق آزمودنی های انسانی را نیز جدی بگیریم، گاهی از دانشجویانی که با اینجانب پایان نامه کار می کنند می‏پرسم که اطلاعات دموگرافیک این پرسشنامه های تان چقدر ضروری است؟ چقدر حق داریم از پاسخگویان، اطلاعات شخصی نالازم بخواهیم!؟ مسؤولیت اخلاقی داریم که وقت و حقوق و حرمت مشارکت کنندگان  در تحقیق را رعایت بکنیم ، همچنین  حقوق  ومنافع سفارش دهندۀ تحقیق را در نظر بگیریم. آیا تحقیقات ما به درد مردم می خورد، جوابگوی نیازها هستند یا  جلد می شوند و  در قفسه ها می مانند(سندروم تحقیقات در قفسه ها) آیا خواست مشروع وکاربردی سفارش دهنده  تحقیق را می توانیم در انجام تحقیق برآورده سازیم؟ و...

4-تبدیل علم(به فناوری و به صنعت وبه ثروت)؛ یعنی تجاری‏سازی علم. بخشی از داستان علم از اینجا شروع می‏شود که علم به فناوری و ثروت تبدیل می‏شود. باید توجه داشت که اینجا نیز ما مسؤولیتهای اخلاقی داریم. دانشمندان اخلاقا مسؤولیت دارند دربارۀ مضرات احتمالی نتایج دانش خود حساسیت داشته باشند وبیندیشند وتدبیر کنند، به عوارض جانبی علم توجه  کنند . برای مثال در در دانش هسته ای استعداد ویران سازی و مرگ باری و بیماری آوری هست. در دانش اینفو  و فناوری های سایبری، این امکان هست که تهدید هایی را برای حریم خصوصی به بار می آورند. در دانش کاگنو(علوم وفناوری های شناختی) این معرض هست که وارد ذهن انسانها بشویم ومداخلات نادرست بکنیم، چرا که امروزه با نگاشتهای مغزی پیش‏بینی می‏کنند که شما تصمیم به عملی دارید یا نه! اینها همه مسؤولیت اخلاقی دارد. همچنین است سایر اخلاقیات حرفه ای محققان مثل رعایت محیط زیست، رعایت حقوق مشتریان،  رعایت مالکیت معنوی در ثبت اختراعات و...

5-تبادل علم؛ مبادله علم از دیگر فعالیتهای معمول علمی است. نمونه اش همین نشست ماست. در این زمینه نیز مسؤولیت اخلاقی داریم مانند رعایت نوبت گویندگان، احترام به طرفهای دیگر بحث، توجه به حقوق مستمعان، امانت داری در ارائه بحث، رعایت کیفیت محتوایی بحث. اخلاق مبادله علم این است که حالت افقی و گفتگویی واحترام آمیز و مؤدبانه و منصفانه و عادلانه باشد.

6-ترویج علم یعنی عمومی‏سازی علمی؛ مشکل جامعه ما این است که علم در جامعه ما بیشتر در برج عاج های دانشگاهی وروشنفکری جریان دارد  و عمومی‏سازی نمی شود. زندگی مبتنی علم نداریم و علم برای ما خیلی وقتها یک کالای تجملی و پرستیژی است. کدام راننده و یا سیاستمدار با علم عمل می‏کند. علم در متن زندگی ما نیست و در حواشی و برج‏و باروهای علمی و تخصصی است. درعمومی سازی علم، بزرگ ترین مسؤولیت اخلاقی ما عدالت ورزی است. تفاوت فاحش فرهنگسراها را در شمال و جنوب شهر ببینید؟ ترویج علم باید برای همه گروه‏های اجتماعی فرصتهای یکسان ایجاد بکند وحاشیه ای ها وطرد شدگان را از توانایی های آگاهی محروم نگذارد.

7-توزیع علم؛ که همان انتشارات چاپی، الکترونیکی، انتشار کتاب و مقاله  است و ارزشهای اخلاقی خاص خود را دارد مثل کیفیت آثار ومحصولات علمی. الان خیلی بازار سیاه کتاب سازی باب شده است. کتابهای خوب چه بسا  فرصت انتشار ندارند اما بازار پر از کتابهایی است که چندان محتوای عمیقی به خواننده نمی دهند. رعایت حقوق خصوصی دیگران در کتابها، رعایت اخلاق استناد در انتشارات، ذکر دقیق وامانت دارانۀ منابع، نقل درست مطالب، پرهیز از سرقت های آشکار وپنهان علمی و...

8-تجویز و توصیه علم؛ این بخش در حلقه های نه گانۀ فعالیت های علمی خیلی مهم است. اهل علم اخلاقا مسؤولیت دارند  که تجویزهای حاصل از تحقیقات ومشاوره های علمی بتواند گرهی بگشاید نه اینکه کلاف مسائل بشری را پیچیده تر هم بکند.  مثلا یک پزشک با چه احساس مسؤولیتی نسخه می نویسد، توصیه به دارو ورادیولوژی و ام آر آی و عمل جراحی  وآزمایش می کند! آیا مردم را خرگوش آزمایشگاهی تلقی می کنیم. یک مشاور روان شناسی چقدر می تواند  در توصیه های خود به زن وشوهر وپدر ومادر ، مشکل خانواده را بدرستی حل بکند. یک مشاور اقتصاد ومدیریت و جامعه شناسی چقدر واقعا به سیاست‏گذار که می‏خواهد بر اساس علم تصمیم بگیرد کمک  می کند؟ متأسفانه که دولتها در کشورهای توسعه نیافته با علم کار نمی کنند اما اگر قرار باشد با علم کار بکنند نباید دیگر با حرف های ما محققان  سیاستهای غلطی در پیش بگیرند وهزینه روی دست جامعه ما بگذارند. اینها وظایف اخلاقی ماست. ما در توصیه علم مسؤولیت داریم که به حقوق مخاطبان ومخصوصا به حقوق عمومی  و به رفاه اجتماعی توجه کنیم، تجویز علمی وپیشنهاد دادن یک سیاست یا یک اقدام ، اخلاقاً کار حساس و پر مسؤولیتی است و...

9- تشخیص و تعیین و تمییز علم؛ مثل داوری کردن کارهای علمی دیگران که ما درهیأتهای تحریریه نشریات علمی برعهده داریم وکار خطیر واز حیث اخلاق بسیار حساس است. ممیزهای وزارت فرهنگ و ارشاد مسؤولیت اخلاقی دارند اگر به اقتضای سیاست  ها  وایدئولوژی حاکمان، مانع انتشار کتابهای انتقادی بشوند و  اجازه چاپ به دیدگاه های مخالف ومنتقد ومتفاوت ندهند. اگر چنین کنند عملی غیر اخلاقی مرتکب می شوند . خود ما نیز در انجام فعالیتهای معمول دانشگاهی وعلمی مان  شایسته نیست مقالات و پروپوزال های دیگران را سرسری وغیرمسؤولانه داوری کنیم، این خلاف اخلاق علمی است.  مثال دیگر عمل غیر اخلاقی در کارهای دانشگاهی ، برنامه‏ریزی درسی بدون نیاز سنجی لازم است. آیا این یا آن برنامه‏درسی  که تدوین می کنیم چقدر جزو اولویتهای دانشجویان و دانش آموختگان وکارفرمایان وجامعه است؟ رشته‏ای هایی که در کشور مرتب ایجاد می شود، بر اساس کدام  نیازسنجی است!؟

نمونه ای از وضعیت بسیارغیراخلاقی در علم، اثر ماتیو است. علم در انحصار برخی خواص هست وهر روز آنها کتاب شان منتشر می شود، جایزه می گیرند، به شهرت می رسند، اما خیلی آدمهای باسواد ناشناخته می مانند، گمنام می آیند وکمنام می روند. یعنی فرهنگ وسیستم های ما به گونه ای است که مرتب به خواص مشهور توجه می کند و شایستگان ناشناخته، هر روز بیشتر به بوته فراموشی سپرده می شوند.  داورها داورتر می‏شوند! داوریها در انحصار گروه های خاصی قرار می‏گیرد. نویسنده‏هایی هرروز نویسنده‏تر می‏شوند اما کسانی اجازۀ نشر کتاب های شان را ندارند. جرگه ها و کُلونی  هایی در دانشگاه های ما حول قدرت ایجاد می شود ودانشگاهیانی که نمی خواهند با ارباب حلقه ها کار کنند به حاشیه می روند.  اینها همه فقط نمونه ای از شواهد خلاف اخلاق است که بر دنیای علم ما حاکم شده است. وقتی که انواع انحصارات به نام علم ایجاد می کنیم، در حقیقت از ارزشهای اخلاقی تخطی می‏کنیم.

بقیه متن تحریر شده سخنرانی در روزهای پیش رو  درج می شود



[1] Science function

[2] Science practice/experience

نظرات 1 + ارسال نظر
صامتی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 19:07

سلام استاد گرانقدرم
از مطالب جذاب و پربارتان بسیار حظ ذهنی و فیض اندیشه ای بردم
انشاالله قلمتان همیشه سبز و فردوس اندیشه تان به روی همگان مستدام باز باد
استاد عزیز از جدول نه گانه ی شما میتوانم به عنوان ویژگی های یک استاد برتر استفاده کنم ؟؟

سلام بر دوست عزیز محقق وخوشحالم از پیگیری این جدول در کارهای علمی تان
بدرود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد