مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

در سوگ دکتر فیرحی

دکتر فیرحی نیز از دست رفت و انبوهی از مصائب ورنجها را به همراه چکّۀ آرام و نجیبانۀ امیدها وایمان های صمیمی به همۀ یک نسل نگران سپرد. فیرحی از تبار عالمان دینی و محققان  ومعلمان دانشگاهی بود که با تردد در منطقه های میانیِ حوزه  و آکادمیا، شأن فاخر «آزادی علمی»  و «استقلال فکری» را هرگز به ثمن بخس مطامع نفسانی وتعلقات حقیر دنیوی نفروخت.

او با تصمیمی خودآگاه،  متکفل بخشی از میراث دانش ایرانی و اسلامی شد تا آن را با نظام مدرن معرفت علمی آشنا بکند. او نویسنده ای افق گشا و  محققی مسأله گرا  بود. مأخذ به مأخذ،  در به در،  در پی مرهمی برای  زخم های یک ملت بود؛  با تقلایی تمام در زنگارزدایی های یک تاریخ پر سنگلاخ.  

در عرصۀ تحلیل گفتمان، دست کم تا آنجا که به حوزه ای از مطالعات ایران واسلام مربوط می شود، فیرحی مطمئنا «مؤلفی صاحب امضا» و «مرجع» بود. هر دانشجوی علوم اجتماعی و انسانی که رساله ای، تحقیقی،  مشورتی یا کلاسی با این دانش آموز داشت، اگر می خواست در حوضچۀ تبارشناسی، شناکردن آغاز کند به این متفکر اصیل سرزمین مان ارجاع می دادم.

برای هر ملتی در سفر تاریخی اش وسوانح ایامش،  مسأله های فکری مهمی از دل مناسبات وموقعیتهای آن ملت سر بر می آورد که بدون فهم عمیق این مسأله ها  و کوشش جدی برای حل رضاتبخش آن، نمی توانند با موفقیت به راه خود ادامه بدهند. برای جامعه ما وبویژه تجربۀ معاصرت ما نیز تا لحظه اکنون تاریخی مان، بی گمان «مسألۀ دین و دولت» یکی از دشوار ترین مسأله ها بود وهست. فیرحی در عوض بستده کردن به کلیشه های مرسوم از هر دو سو ، به سر وقت این مسأله رفت و سالهای سال با کلاس های درس، با مقالات وکتب وسخنرانی ها، از حوزه های دینی تا دانشگاه واز هر دو تا عرصه عمومی؛  با ته وتوی این مسأله و ابعاد واضلاع پیچیده آن در آویخت تا بگوید کلیشه ها چه سنتی چه ایدئولوژیک و چه مدرن از عهدۀ حل این معما بر نمی آیند .

این دانش آموز نمی تواند سنگینی سراسیمۀ اندوهی را که با شنیدن نخستین خبر دهشتناک این ضایعه بر جانش نشست در کلمات بیان کند جز اینکه بگوید : آه از یک برنامۀ پژوهشی ناتمام...


    شرق، 22 آبان 99 در اینجا          


            https://www.magiran.com/article/4113068



باز در لحظه ای دیگر از نابهنگامی ها ونامرادی های مان،  این بار دکتر فیرحی بود که از دشواری های یک راه ناهموار بیاسود و نفَسی راحت در امتدادِ  ابدیتی بی انتها کشید؛ بی آنکه لحظه ای بخواهد چراغ آگاهی ومشعل بازاندیشی های متأملانه و ناقدانه را بر زمین بگذارد و یا به دست تاریکی جهالت ها وتوفان تعصبات، جزم اندیشیها و افراط گرایی ها تسلیم کند. نوشته ها وآثار منتشر نشدۀ او گواهی خواهد داد تا آخرین روزها چگونه همچنان در  رنج آگاهی و تأملاتی  غوطه ور بود که برای حل معماهای فکری و افق گشایی های اندیشه سیاسی،  این جهان پرابتلای ما شدیدا به آن نیاز دارد.

معمولا هر متفکری به تمایزهایی شناخته می شود و یکی از تمایزهای فیرحی «نقدِ درونْ ماندگار» بود. ناقدان فکر سنتی سیاسی در عالم اسلامی،  خصوصا در نقد  وتحلیل اشکال ایدئولوژیک برساخته شده از آن (مثل رادیکالیسم دینی، بنیادگرایی مذهبی و...) بسیار بودند وهستند و همه با ارزش اند ولی تنها بخشی از آنها بدون اینکه اقلیم معرفت دینی ومیراث فکری را ترک بکنند و از بیرون به او بپردازند، در خود اقلیم محکم واستوار می ایستند و برنامه فکر انتقادی وتأملات ژرف و بازاندیشی های خود را در زمین فکر دینی پیش می برند.  

ناقدی که در زیستبوم فقه اسلامی و میراث فکر اسلامی اقامت می کند وباز نقد و تحلیل می کند، او در حقیقت در فلات یک مسأله می ایستد، با سرشت وطبیعت امور در تماس است و در همان حال با هزار توی مسأله هایش در می افتد.  این نقد او، نقدی آن سورونده وبرگذرنده نیست بلکه نقد وتحلیل اندرباشنده ودرگیر شونده است. این همان «نقدِ درونْ ماندگار» است. او مسأله ها را از نزدیک زیست می کند، رنج فهمیدن بر خود هموار می سازد و قلمروزایی ها و قلمروگشایی می کند. اموری به او فشار می دهند و او با آنها کلنجار می رود. کار او نخی از کلاف سردرگمی برگرفتن وبا گره های کور بی شماری پیچ وتاب خوردن است.

ارزش پروژۀ فکری و تحقیقاتی فیرحی این بود ؛ دریغ از این نیمه راه، دریغ از این ضایعه ؛ دریغ  ودرد؛ جز اینکه رد پا ها بمانند و اَعلام و نشانه هایی برای ادامۀ راه محققان ومتفکران  ونسل های جدید و چالاک علمی در این سرزمین باشند.... 

اعتماد ، 22 آبان 99  در اینجا :

     

https://www.magiran.com/article/4113373



همچنین بنگرید به

 گفت وگوی  حامد سیاسی راد  از دیدار نیوز 

با مقصود فراستخواه    


در اینجا

نظرات 2 + ارسال نظر
شریفه پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 22:09

درود خدا بر شما
چون هماره زیبا نوشتید ، سوز و گداز روح و جان مان را بخوبی تصویر فرمودی ، التیام بخش دردی که از فقدان ایشان داریم شدید ، سپاس از بودن تان
ارادتمند دیرین شما
شریفه حق شناس

سلام بر دوست نازنینم ونیازمند نقدها وملاحظات شریف تان/ مقصود

شهریار جمعه 23 آبان‌ماه سال 1399 ساعت 14:09

دریغ و درد.فقدان اندیشمند فرزانه دکتر بیرحمی برای سرزمین ما که با کمبود شدید اساتید فرهیخته روبرو است ضایعه ای جانکاه بود.روحش شاد و جایش در بهشت
خداوند شما اساتید گرانقدر را برای ساخت و تبیین راه نجات فرهنگ و تمدن ایران زمین از کژیها و آلودگی ها برای ما حفظ بفرماید

سلام عزیز ...به امید حق ؛ مصونیت همه جهان وهمه سرزمین مان...خصوصا گروه های هم نوع وهموطن آسیب پذیر تر؛ بویژه آن پدران ومادرانی که بناگزیر باید نان شب شان را با رنج های هر شبانه روز خویش در بیرون از منزل واز طریق درگیری با اشیا و تماس با افراد تهیه کنند.....به یمن همت ها وکوشش های همه ما

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد