مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

پرستش

پرستش


آزاد که می اندیشیم می بینیم ما همه پرستش چیزی و چیزهایی می­کنیم و درگیر کثرت و تفرقه ای از اشیا وآدمها و بُتواره ها هستیم

چیزهایی که می­پرستیم با ما هستند ولی نه برای همیشه. خالی وجود ما را هیچ چیز پُر و سرشار نمی کند.

خُنُک آن کلیّت اصیل که چیزی از چیزها نیست. معنایی نهایی که برون می آید و پنهان می شود.

همه چیزها و همۀ معانی از او می آویزند.

در چیزها فقط لمحه ای از او هست و دیگر هیچ؛ جز سایه های تاریک شان.

قومی به فکرت در او مردّدند و قومی در حیرت، متحیرند.

قومی به ایمان می پرستند وقومی به عرفان. به سُکر عشق ومستی می پرستند و یا به شکر حیات وهستی.....

هرچه هست، نیمۀ گمشدۀ ما و نیمۀ گمشدۀ جهان ماست که از او ساده ترین صورت­های زندگی ما و تجربۀ بودن­مان معنا می­گیرد؛

قدم زدن در پیاده رو، ایستادن در انتظار مترو، آرام بودن در ازدحام غوغایی، گذشتن از کسی، ایستادن دربرابرستمی، دفاع از حقی ، گرفتن دستی و برافروختن شمعی.... 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد