مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

«تمامی خواهی» یعنی این؛ خانه اندیشمندان و ادامه مصائب علوم انسانی در ایران

متأسفانه تمامی خواهی در ایران  هفت دریا نیز بیاشامد سیر نمی شود 

 کل جامعه و زندگی وفرهنگ را، و دانشگاه ها را ومدارس را، وحوزه عمومی علم را  به قلمرو مستعمراتی خود و در تصاحب  ایدئولوژی خود در آورده اند

اما هنوز  دندان طمع  از یک خانه کوچکی نمی کنند

«خانه اندیشمندان علوم انسانی» در این سالها از نادر فضاهایی  بود که مباحث  و گفتگوهای علمی  با مشارکت  انواع دیدگاه ها و جریان های فکری در علوم انسانی کشور  در آن  صورت می گرفت ؛  اکنون می خواهند درآنجا را نیز تخته بکنند  و در خدمت منافع و مقاصد گروهی وسیاسی خود درآورند.

من طی این سالها  بارها با شواهدی شرح داده ام که چگونه تمامی خواهان ،  علوم انسانی  را « علم ساکت»  می خواهند؛

علوم انسانی را  «مقفّل»  می خواهند  وطی این چند دهه  انواع قفل و بست های آشکار ونهان  به آن زده اند ، 

علوم انسانی در نتیجه این تمامی خواهی ها، به«علوم انسانی معطّل» تبدیل گشته  است که  بی اعتنایی سیستماتیکی به  نتایج اندیشه ها و پژوهش های آن در اقتصاد، فرهنگ، سیاست، حکمرانی و دیپلماسی طی این چند دهه حکمفرما بود وهست

 اکنون شاهدیم که حتی به این همه نیز بسنده نمی کنند و یک خانه کوچک متعلق به آن را هم تصرف می کنند و این یعنی تمامی خواهی....

این یعنی «علوم انسانی مسخّر»

باید بپرسیم از آقایان ؛ گیریم قضاتی هم نبود تا از این خانه دفاع حقوقی بکنند(وامیدوارم چنین نشود)گیریم  شما   این خانه را نیز تصرف کردید،

بسیارخوب!  با یک «جامعه دانشگاهی شده»  می خواهید چه بکنید؟ 

با «علوم انسانی خانه بدوش و  تحول خواه»  در جای جای این سرزمین  و با  اصحاب «علوم انسانی انتقادی  ایران» در  جای جای دنیای آزاد می خواهید چه کنید؟

گیریم که همه مکان های فیزیکی را به تصرف خود درآوردید آیا از عهده  اذهان و جانهای ما نیز بر می آیید؟ هرگز....

زندگی در این سرزمین جاری است

 و تمامی خواهان اگر هم ساختمانها و بدنها را متصرف شدند ،

 روح و جان واندیشه های یک جامعه زنده  را نمی توانند به تصرف خود دربیاورند.... 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
حیدر بنیسی قدیم شنبه 17 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 09:49

جناب فراستخواه مطلبتان کاملا صحیح و درست ولی متاسفانه ایرانی جماعت در مقاطع مختلف تاریخی و در جای جای ایران فقط و فقط بفکر منافع شخصی خود و خانواده و دوستانشان بوده اند و خیلی چیزها را از دست داده اند و این تتمه آثار علمی و فرنگی و هنری هم که باقیمانده اکثرا به همت پژوهشگران و شرق شناسان و محققین خارجی بوده و ما فقط پزش را داده ایم و میدهیم . من اندازه شما جامعه شناس نیستم ولی با ۶۵ سال سن و حدود ۴۰ سال خدمت در دستگاه‌های دولتی به این نتیجه رسیده ام . اگر همه ایرانیها دانشگاهی هم باشند تغییر زیادی در وضع ایجاد نخواهد شد و من شخصا این را به عینه تجربه و لمس میکنم که نسل جدید بقول شما دانشگاهی در تعهد و مسئولیت پذیری به هیچ وجه با نسل ما قابل قیاس نیستند و براحتی تسلیم روزمرگی می‌شوند آنهم صرفا در جهت منافع شخصی و خانوادگی و گروهی و حزبی .

سلام بر آن دوست منتقد بزرگوار .... دغدغه های باارزشی بیان می فرمایید اما به نظر اینجانب «خلقیات ایرانی» به معنای ذات باور آن قابل دفاع منطقی نیست این را کوشیده ام در کتاب »ما ایرانیان » توضیح بدهم در حد درک محدودم:
https://nashreney.com/product/%D9%85%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/
در جمعیت دانش آموختگان ودانشگاهیان هم در کنار ضعف ها، ظرفیت های قابل توجهی هست
ممنون از توجه و بیان دیدگاه های تان
م-فراستخواه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد