ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نشانه شناسی نوروز ، 1403 (پاره 2)
پدران ومادرانی را سال به سال دیدم در چنگال فقر و تورم و استیصال و درماندگی با ته مانده ای از دسترنج بسیار اندک خویش دست در دست کودکان، راهی خُرده خرید عیدی می شوند که مبادا آن مختصر شوق زیستن نیز در چشمان به گودرفته و رخسارهای رنگ پریدۀ فرزندان محکوم به زندگی¬شان رو به خاموشی بگذارد.
رفت و روب خانه های محقر را دیدم برای رسم میهمان نوازی ایرانی. گلدان هایی را دیدم که مردم مصیبت دیده در گورستانها برای جوان رفتگان خویش هدیه می کنند.
عمو نوروز، پوزخند این مردم بود به بارگران محنت های تاریخی شان وموقعیت های پردرد اکنون شان.