ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از گفتگوی مهناز کرمی دانشجوی دکتری جامعه شناسی با مقصود فراستخواه( فصلنامه پیشرو زمستان 1402 )
جامعه خواسته ابراز وجود بکند، توسری خورده... خواسته مشارکت بکند، لطمه خورده و تنبیه شده، میرسد به درماندگیِ آموخته. یعنی میآموزیم که هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم و کنش منتفی میشود. گاهی هم این خشمها و سرخوردگیها تلنبار میشود و تبدیل می شود به خواستههای فروخورده و به شکل خشونتآمیز به صورت انقلابها و شورشها ظاهر میشود که آنها هم کنش اند اما نوعا کارساز و خلاق نمیشوند وپایداری به وجود نمی آورند
باغچهبان یا بهمن بیگی سرمشق شان امکان بود تا فقدان و روی عاملیت تأکید داشتند تا ساختارها. در زمینهای آماده بازی نمیکردند، بلکه با بازی خودشان قاعده میساختند. قاعده پذیر نبودند قاعدهساز شدند. بجای اینکه قاعدههای ناکارامد را بگیرند، قاعدههای مؤثر ساختهاند ، راه های نرفته پیموده اند