مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مسئله ایران و تأملی برای ره‌نگاشت توسعه، معمای منش و کنش

مسئله ایران و تأملی برای ره‌نگاشت توسعه، معمای منش و کنش

سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در خانه گفتمان شهر و معماری (خانه وارطان) ساعت 4 بعد از ظهر

خیابان طالقانی غربی، نرسیده به میدان فلسطین ، پلاک 514

فضای مجازی و آینده اجتماعی ایران

فضای مجازی و آینده اجتماعی ایران 

 انجمن جامعه شناسی، دوشنبه هفدهم اردی بهشت 97، ساعت پنج عصر

چهارمین نشست نقد کتاب «گاه وبیگاهی دانشگاه در ایران» در دانشگاه علامه طباطبایی

چهارمین نشست نقد کتاب «گاه وبیگاهی دانشگاه در ایران» 

در دانشگاه علامه طباطبایی، 11اردیبهشت 97 

ساعت یازده قبل از ظهر ،  دهکده المپیک، دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی


همه راه ها به انسان منتهی می شود وانسان از ذهن آغاز می یابد

همه راه ها به انسان منتهی می شود وانسان از ذهن آغاز می یابد

سخنان کوتاه فراستخواه در نشست نقد کتاب «ذهن وهمه چیز»

 یزد، کتاب سرای ملک، شش اردیبهشت 97

در اینجا 

چالشهای پیش روی آموزش در ایران وتحلیل سناریو های آینده

چالشهای پیش روی  آموزش در ایران وتحلیل سناریو های آینده

سخنرانی فراستخواه در انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران

 کتابخانه ملی ایران، بیست وهشتم فروردین 97


فایل صوتی در اینجا

دعوت به نشست علمی با نقد کتاب جدید فراستخواه : «ذهن وهمه چیز؛ طرح واره هایی برای زیستن»

دعوت به نشست علمی با نقد کتاب فراستخواه «ذهن وهمه چیز؛ طرح واره هایی برای زیستن» 

سه شنبه 28 فروردین 97، ساعت پنج عصر

https://t.me/mfarasatkhah/384


نوروزْ ماندن و نوروز نماندن؛ مسأله این است.....

 

نوروز هرچند قرینِ تازه شدن باغ و راغ است و بازشکفتن دشت ودمن است اما در اصلْ، همواره نوروز ایرانی به صورت اجتماعی ساخته شده است.اگر حال مردمان خوب است پس می توان انتظارِ جشنی و سروری داشت. بله ساکنان این سرزمین با تاریخی پرحادثه آشنا بودند، در متن سختی ها نیز شور زیستن از خود می تراویدند، به زندگی «آری» می گفتند وقدم باد بهاری را به فال نیک می گرفتند؛ اما، اما در جهان واقعی، هیچوقتْ ما نوروزِ «لابشرط» نداشتیم.

نوروزْ یک تجربۀ جمعی است. نوروزْ یک «شادمانیِ  انفسی» است اما فقط آنگاه که به توانِ اجتماعی برسد. «نما»ی نوروزیِ ما به مقدار سرمایۀ امید واعتماد ما، به پیوند و گفتگو ومشارکت تعمیم یافتۀ ما، وبه اندازۀ احساس برابری در فرصت های زندگی و در شرایط امکان برای نیکبختی مشترک اجتماعی است. جنبشِ نوروزی چه در خاک ودرخت،  چه در احوال مردمان، و چه در خان ومان وکوی و برزن، موقوف به حکم پنج روزۀ «میر نوروزی» نیست.

خط معیارِ نوروزیِ ما وشاخص شادمانگی جمعی ما،  در تجربۀ واقعا زیسته شدۀ مناطق زلزله زده، در سکونتهای اطراف شهر، در میان آسیب پذیرترین گروه های اجتماعی و در نبض ادارۀ خوب کشور است. نوروزْ موکول به تمامیت ارضی، به امنیت، به رفاه اجتماعی و به تربیت و آزادی  وبه یک حیات معقول جمعی است.

.....اما در فرجام کار نیز همچنان نوروز در انتظار نگاه ماست و چشم به تصمیم وجودی وذهنیِ ما دوخته است. نوروز ماییم، روزها از ما برکت می گیرد، ایام از ما نوروز می شود.

 نوروزْ  ماندن و نوروز نماندنِ ما؛ مسأله این است.  







فایل پی دی اف