صحبت فراستخواه دربارۀ کتاب کلان تغییر ، جهان 2050، مجموعه مؤلفان، اکونومیست، 2016
در اینجا:
مسأله در علوم اجتماعی وانسانی ایران :
سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
یکشنبه 12 آبان 98 ؛ ساعت 15 تا ساعت 17
بازنشر سخنرانی «مقصود فراستخواه» در رسانه اجتماعی :
«تأمّلی در تأثیر اجتماعی علم»
در اینجا :
عالم، معمایی است از آمدن واز رفتن، از بودن واز نبودن.
همه هرچه آغاز می شوند به پایان می رسند.
آن چیست که همۀ آغازها وپایان ها در اوست واو را نه آغازی ونه پایانی پیداست؟ زمان، بارقه ای از ابدیت اوست.
لامکانی که مکان، آویخته به اوست وخود از فرط بیکرانگی ناپیداست.
معناها نهایتا در او به هم می رسند. حیرتها عاقبت در او فرو می روند. میل ها سرانجام به او ختم می شوند. در زمین وآسمان به هرچه اشاره می کنیم، مشار الیه نهایی اوست. هرچه از اسباب وعلل می شناسیم منتهی الیه همه اوست؛ خیلی دور وخیلی نزدیک.
شعوری که در کائنات هست جلوۀ آگاهی اوست. امکانها همه از سعۀ هستی او سرریز می شود و چشم ها در نهایت به او دوخته و در او فروبسته می شوند.
سرچشمۀ همه خیرها وکمالات، ونقطۀ امیدی دربرابر همه شرّها وکاستی هاست.
ما همه از اوییم وهمه به سوی او می رویم. اعظم طالقانی هم رفت و تسلیت باد به خانواده محترم
مرز را پرواز تیری می دهد سامان.......
اسطوره ها گاه بازتابی از کمبودهای تاریخی و رؤیاهای فروخوردۀ مابودند. با پرواز تیری که مرز ایران را سامان بدهد، داستان آرش کمانگیرخلق شد.
آن پرواز تیر، امروز نه از سوریه و لبنان یا عراق ، نه از مجادلات و رجز های سیاسی یا تجهیزات خالی نظامی، بلکه از کمان «توسعۀ ایران» بر می خیزد. دریغا که توسعه اقتصادی و صنعتی و «دانش بنیانِ» ما بشدت با توسعه سیاسی گره خورده است. ای کاش تا این مقدار جامعه سیاسی نبودیم، کاشکی ایران در درجه اول با تغییرات اجتماعی و اقتصادی و مدنی و فرهنگی و شهری وارتباطی و علمی وصنعتی پیش می رفت و سیاست نیز در دامن آن واز رهگذر آن توسعه می یافت. اما صد افسوس که جامعه ما ، بیش از اینکه یک جامعه کلاسیک طبقاتی باشد و با حرفه ها و صنوف و«ان جی او» ها وجنبش های کوچک اجتماعی تحول پیدا بکند به دست موج سواران سیاسی می افتد. برای این چنین جامعۀ نامنظم ، شدیدا نیازمند کنش عقلانی وارتباطی هستیم؛ عقلانیتی انتقادی واجتماعی که متأسفانه فعلا موکول ومتوقف به دو امر مهمِ سرنوشت ساز شده است: یک.احیای دیپلماسی عقلانی وصلح جویانه و تعامل کننده با جهان البته از موضع عزت و مصلحت که با افراطی گری ایدئولوژیک آن را تعطیل وناکار کرده ایم، دو. اصلاحات اساسی ساختاری وقانونی برای رفع موانع دموکراسی وحقوق بشر در داخل با تأکید بر گفت وگوی صلح آمیز وتوافق ملی با کسب نظر ملت و حفظ ثبات و تمامیت ارضی و مصالح عمومی ومراقبت از بدتر شدن اوضاع برای موج سواران بعدی! .... «زمین خاموش بود و آسمان خاموش، تو گویی این جهان را بود با گفتار آرش گوش....».
نقل از اینستاگرام مقصود فراستخواه :
مقصود فراستخواه در چالش #گفتگو_رواداری
#طالقانی_و_زمانه_ما
در کانال تلگرامی مقصود فراستخواه: