مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

مقصود فراستخواه

فضایی میان ذهنی در حوزه عمومی نقد و گفت وگو

نقدی بر کتاب «ذهن و همه چیز؛ طرح واره هایی برای زیستن»


نقدی از دکتر عبدالله صلواتی بر کتاب ذهن وهمه چیز
درباره «ذهن و همه چیز»

کتابی که ذهن را منشاء همه چیز می‌داند

جای طرح‌واره ایمان در کتاب خالی است
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۱۷
 
 
عبدالله صلواتی در یادداشتی مطالعه کتاب «ذهن و همه چیز: طرح‌واره‌هایی برای زیستن» نوشته مقصود فراستخواه را پیشنهاد کرده است.
کتابی که ذهن را منشاء همه چیز می‌داند
 
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_عبدالله صلواتی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید رجایییکی از کتاب‌هایی که اخیراً خواندم و من را به دنبال خود کشیده کتاب «ذهن و همه چیز: طرح‌واره‌هایی برای زیستن» نوشته مقصود فراستخواه است که آموزنده و پرمحتواست. ایده‌هایی خوبی در این کتاب طرح می‌شود و موضوع اصلی آن این است که تحولات اجتماعی با نظم ذهنی تغییر یافته اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر شخصیتمان، اخلاقمان، سیاستمان، تفکر و تجربه زیسته‌مان، زندگی‌مان و همه چیزمان به ذهن بر می‌گردد. بنابراین اگر ایرادی در یکی از این محورهاست به ذهن بر می‌گردد و اگر آبادانی هم هست به ذهن بر می‌گردد.
 
در این کتاب تحلیل‌های خوبی ارائه شده و مهمترین بخش کتاب «طرح‌واره‌های زندگی» است؛ مرکز ثقل این بحث این است که بذرهای اولیه طرح زندگی ما در ذهن رشد می‌کند و مهمترین اعمال و اخلاق ما، تحلیل ساختارها و کردارهای ذهن و زبان است یعنی اگر بتوانیم ذهن، زبان، کردارهایشان و ساختارهایشان را تحلیل کنیم در بسیاری از حوزه‌ها می‌توانیم موفق شویم.

در حوزه اخلاق مثلا فارغ از اینکه چه رفتاری داریم، نویسنده ریشه فضیلت و رذیلت را ذهن تشخیص می‌دهد و به خوبی از این ادعا سر بلند بیرون می‌آید و نشان می‌دهد یک ذهن سرشار چگونه می‌تواند زندگی موفقی را رقم بزند.
 

طرح‌های مختلفی در این کتاب طرح شده است؛ لذت، سود، هویت، معنویت و غیره. یکی از نکات قوت این کتاب این است که نشان می‌دهد هیچ یکی از این طرح واره‌ها به تنهایی برای زیستن کافی نیست مثلا طرح واره لذت نمی‌تواند به تنهایی همه کنش‌ها، واکنش‌ها، هم کنش‌ها، رفتارها و .. ما را تحلیل کند و فقط بخشی از کنش‌های ما را می‌تواند تحلیل کند.

طرح‌واره‌های سود، هویت و غیره هم به همین صورت است. البته جا داشت که در کتاب از طرح‌واره ایمان هم صحبت شود. ذیل برخی طرح واره‌ها سخن از ایمان و معنویت آمده اما به دلیل اهمیتش می‌توانست به صورت مستقل در این کتاب جا داشته باشد اما این اتفاق نیافتاده است.

نمونه‌های پزشکی، غیر پزشکی، اخلاقی و ... نیز در کتاب آمده که حایز اهمیت است و یک نمونه آن اثر پلاسیبو است که به شبه داروها تعبیر می‌شود و یکی از موارد شگفت انگیز در این باره این است که وقتی این شبه دارو را به بیماران دادند باعث درمان آن‌ها شد و اثر گذاشت. جالب تر اینکه به دسته‌ای از بیماران اطلاع داده شد که چیزی که دریافت می‌کنند شبه دارو است اما باز اثرگذار بوده با اینکه بیمار علم به این موضوع داشته است.

به تعبیر نویسنده گویا بدن چشم به ذهن دوخته و به فرمان آن عمل می‌کند. این اثری دانشی است و مولف توانسته با استفاده از منابع مختلف از جمله منابع لاتین این مساله را که ذهن مرکز ثقل، واکنش، هم کنش و ... تحلیل کند.

من خواندن این کتاب را به کسانی که در حوزه ذهن، فلسفه ذهن، معرفت‌شناسی و ... کار می‌کنند توصیه می‌کنم. همین طور کسانی که درباره منطقه فراشناخت در روانشناسی، مشاوره و تعلیم و تربیت فعال هستنند می‌توانند این کتاب را استفاده کنند چون طرح واره‌ها، شاکله‌ها، استعاره‌ها و ... می‌تواند برای این دسته از مخاطبان مفید باشد.

خصیصۀ ژانوسیِ دانشگاه و آموزش عالی در ایران

خصیصۀ ژانوسیِ دانشگاه  و آموزش عالی در ایران


در اینجا 


فایل پی دی اف



کلان تغییر ، جهان 2050، مجموعه مؤلفان، اکونومیست، 2016



صحبت فراستخواه دربارۀ کتاب کلان تغییر ، جهان 2050، مجموعه مؤلفان، اکونومیست، 2016


در اینجا:

https://t.me/mfarasatkhah/584

مسأله در علوم اجتماعی وانسانی ایران

مسأله در علوم اجتماعی وانسانی ایران :

 سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

یکشنبه 12 آبان 98 ؛ ساعت 15 تا ساعت 17

زمان، بارقه ای از ابدیت اوست

عالم، معمایی است از آمدن واز رفتن، از بودن واز نبودن.

 همه هرچه آغاز می شوند به پایان می رسند.

 آن چیست که همۀ آغازها وپایان ها در اوست واو را نه آغازی ونه پایانی پیداست؟ زمان، بارقه ای از ابدیت اوست.

 لامکانی که مکان، آویخته به اوست وخود از فرط بیکرانگی ناپیداست.

 معناها نهایتا در او به هم می رسند. حیرتها عاقبت در او فرو می روند. میل ها سرانجام به او ختم می شوند. در زمین وآسمان به هرچه اشاره می کنیم، مشار الیه نهایی اوست. هرچه از اسباب وعلل می شناسیم منتهی الیه همه اوست؛ خیلی دور وخیلی نزدیک.  

شعوری که در کائنات هست جلوۀ آگاهی اوست. امکانها همه از سعۀ هستی او سرریز می شود و چشم ها در نهایت به او دوخته و در او فروبسته می شوند. 

سرچشمۀ همه خیرها وکمالات، ونقطۀ امیدی دربرابر همه شرّها وکاستی هاست. 

ما همه از اوییم وهمه به سوی او می رویم. اعظم طالقانی هم رفت و تسلیت باد به خانواده محترم

https://t.me/mfarasatkhah/580

مرز را پرواز تیری می دهد سامان.......

https://t.me/mfarasatkhah/579

مرز را پرواز تیری می دهد سامان.......

اسطوره ها گاه بازتابی از کمبودهای تاریخی و رؤیاهای فروخوردۀ مابودند. با پرواز تیری که مرز ایران را سامان بدهد، داستان آرش کمانگیرخلق شد.

آن پرواز تیر، امروز نه از سوریه و لبنان یا عراق ، نه از مجادلات و رجز های سیاسی یا تجهیزات خالی نظامی، بلکه از کمان «توسعۀ ایران» بر می خیزد. دریغا که توسعه اقتصادی و صنعتی و «دانش بنیانِ» ما بشدت با توسعه سیاسی گره خورده است. ای کاش تا این مقدار جامعه سیاسی نبودیم، کاشکی ایران در درجه اول با تغییرات اجتماعی و اقتصادی و مدنی و فرهنگی و شهری وارتباطی و علمی وصنعتی پیش می رفت و سیاست نیز در دامن آن واز رهگذر آن توسعه می یافت. اما صد افسوس که جامعه ما ، بیش از اینکه یک جامعه کلاسیک طبقاتی باشد و با حرفه ها و صنوف و«ان جی او» ها وجنبش های کوچک اجتماعی تحول پیدا بکند به دست موج سواران سیاسی می افتد. برای این چنین جامعۀ نامنظم ، شدیدا نیازمند کنش عقلانی وارتباطی هستیم؛ عقلانیتی انتقادی واجتماعی که متأسفانه فعلا موکول ومتوقف به دو امر مهمِ سرنوشت ساز شده است: یک.احیای دیپلماسی عقلانی وصلح جویانه و تعامل کننده با جهان البته از موضع عزت و مصلحت که با افراطی گری ایدئولوژیک آن را تعطیل وناکار کرده ایم، دو. اصلاحات اساسی ساختاری وقانونی برای رفع موانع دموکراسی وحقوق بشر در داخل با تأکید بر گفت وگوی صلح آمیز وتوافق ملی با کسب نظر ملت و حفظ ثبات و تمامیت ارضی و مصالح عمومی ومراقبت از بدتر شدن اوضاع برای موج سواران بعدی! .... «زمین خاموش بود و آسمان خاموش، تو گویی این جهان را بود با گفتار آرش گوش....».


طالقانی و زمانه ما


مقصود فراستخواه در چالش #گفتگو_رواداری

#طالقانی_و_زمانه_ما 

 در کانال تلگرامی مقصود فراستخواه:

https://t.me/mfarasatkhah/574